تاثیر مستقیم کنترل موجودی کالا برسودآوری شرکتها
تاکید بیش ازحد بر اهمیت تحت کنترل نگهداشتن سطوح موجودی انبار کالا تقریباغیرممکن است . با وجود مطالعات مستند که همبستگی 77 درصدی بین سودآوری کلی ساخت و گردشهای موجودی کالا را اثبات کرده اند روی هم رفته تولیدکنندگان با اغماض وبی تفاوتی نسبت به یک زمینه عمل کرده اند که می تواند فرق بین شرکتهای موفق وناموفق باشد و آن کنترل موجودی کالا است .
آیا انبار کالای شما تحت کنترل است ؟
متاسفانه ، کنترل موجودی کالا موضوع اساسی است که بیشتر تولیدکنندگان آمریکایی "بویژه بازار سطح میانی " برای چیره شدن بر آن تلاش می کنند. از آنجایی که مشکلات یا به خاطر حجم کم موجودی کالا ویا به خاطر حجم زیاد موجودی کالابه وجود می آیند، لذا تولیدکنندگان باید آگاه باشند که کنترل موجودی کالا فقط مدیریت مواداولیه یا موضوع بخش انبار نیست . همه بخشها از قبیل دایره خرید، دریافت ،مهندسی ، ساخت و حسابداری به صحت روشها و مدارک موجودی کالا کمک می کنند.
داده های نادرست موجودی کالا باعث تاخیر در حمل ونقل ، توقف خط تولید، خریداشتباهی قطعات و نگهداری بیش ازحد موجودی کالا می شود. صرفنظر از شرکت تولیدی "گسسته ، فرایندی ، مهندسی براساس سفارش " به نظر می رسد که زمینه های کمبود مشابه یکدیگر هستند. به این فهرست نگاهی بیاندازید و به عمق کنترلهای موجودی کالای شرکت خود توجه کنید.
یکی از عوامل مهم هنگام بررسی سطوح موجودی انبار کالا صحت صورتهای مواداست .
به موارد زیر توجه کنید:
صورتهای مواد هرچند وقت یکبار بازبینی و به روز می شوند؟
آیا صورتهای مواد صحیح و دقیق هستند؟ آیا این صورتهای مواد دربرگیرنده مفهوم کلی مهندسی کالا مربوط به چندین سال قبل هستند یا اینکه قطعات و مونتاژهای فرعی را که عملا در کارخانه استفاده می شوند را منعکس می کند؟
آیا در صورتهای مواد، مقادیر هر مونتاژ و واحدهای اندازه گیری تعیین شده اند؟
آیا مدت زمان دریافت کالای خریداری شده ، ثبت گردیده است ؟
آیا ضایعات یا آب رفتگی محصولات موردتوجه قرار گرفته اند؟ صورتهای موادی که بادرنظر گرفتن محصول صددرصد ایجاد می شوند در اکثر مواقع اشتباه هستند و منتهی به کمبود یا ازدیاد مواد می شوند که علت آن هم استفاده نامناسب از قطعات است .
سیاست دریافت باید مستند باشد و فعالانه اداره شود تا از دریافت به موقع کالا وپردازش منسجم تفاوتهای مقداری "محموله های زیاده ازحد، مرجوعی ها" اطمینان حاصل شود. به این سوالات توجه کنید:
آیا از اسناد دریافت و اطلاعات سفارش خرید برای تایید صحت سفارش استفاده می شود؟
آیا قبل از اینکه مواد خیلی مهم به انبار یا سالن تولید وارد شوند بازرسی کیفیت صورت می گیرد؟
فرایند مواد برگشتی چیست ؟
چه کسی مسئول برگشتیها، بازرسی آنها و درصورت تایید مسئول ثبت برگشت مواد در مدارک دائمی است ؟
وضعیت ATP "مقدار موجودی دردسترس و قابل تعهد"
ATP دقیقا همان چیزی است که به نظر می رسد ATP .آن مقدار از موجودی کالا است که قبلا به یک سفارش مشتری یا به عنوان یک مونتاژ فرعی در یک واحد دیگر تعهد داده نشده است . زمانی که ATP شناخته شده نیست ، بسیاری از تولیدکنندگان یا موجودی کالارا تا سطحی انباشته می کنند که مطمئن شوند به اتمام نمی رسد و یا در سطوح خیلی کم موجودی عمل می کنند. هر دو راه کار اشتباهی است . موجودی کالایی که به اندازه کافی گردش نداشته باشد، دارائیهای شرکت را هدر می دهد و به طور خطرناکی ، سطوح پایین وموجودی کالا ریسک کسری کالا را افزایش می دهد، که ممکن است باعث توقف خطتولید شود. بهترین راه برای چک کردن نحوه استفاده و صحت ATP "AVAILABLE TO PROMISE" این است که مراقب کارکنان بخش دریافت سفارش باشیم اگر آنها مشتریان را در نوبت می گذارند به منظور بازرسی فیزیکی وضعیت ذخیره ، به انبار بروید زیرا مشکلی وجود دارد.
آیا تغییرات در اجزای کالای ساخته شده بازنگری می شوند و آیا تاریخهای موثر به همه بخشها بموقع ابلاغ می شوند؟
به این سوالات توجه کنید:
آیا شرکت شما از یک کمیته تغییر مهندسی برای تجزیه وتحلیل اهمیت تغییرات پیشنهاد شده استفاده می کند؟
قبل از اینکه یک مهندس یک قطعه را از رده خارج بکند ببینید که تغییر موردنظر چه اثری بر سایر زمینه های کاری شرکت ممکن است داشته باشد.آیا اطلاعیه های تغییر مهندسی تاریخهای موثری را که فعالانه اداره می شوند رادربرمی گیرید؟ "در غیر این صورت ، خریداران ممکن است قطعات را مبتنی بر مدارک تاریخیشان و طرحهای قبلیشان سفارش دهند."
نتیجه چیزی جز سفارش قطعات به اشتباه "که باعث ایجاد موجودی کالای از رده خارج می شود" و یا سفارش ندادن قطعاتی که باید خریداری شوند، نیست . یک هیات بازنگری مواد که متشکل از افرادی از حوزه های حسابداری ، مهندسی ، ساخت وبازاریابی است را به کار بگیرید.
گزارش ضایعات
اگر قطعات درحین فرایند مونتاژ آسیب ببینند، آنگاه بررسی چگونگی صدور قطعات جایگزین شده ضروری خواهدبود. بسیاری از شرکتها به کارکنان خط تولید اجازه می دهندکه به انبار کالا دسترسی باز داشته باشند و برای قطعات اضافی استفاده شده در یک فعالیت خاص به هیچ نوع ثبتی نیاز نیست . دلائل متعددی وجود دارد که همه قطعات استفاده شده در فرایند تولید باید درقبال یک سفارش کاری مشخصی کنترل شوند. اول اینکه ، استفاده از قطعات اضافی ، سودآوری هر کاری را تحت تاثیر قرار می دهد و لذاردیابی قطعاتی که واقعا استفاده شده اند مهم است . دوم اینکه ثبت کردن استفاده واقعی قطعات شما را قادر خواهدساخت تا قطعات تعویض شده را از موجودی کالا، کم کنید وبه این وسیله توازنهای دقیقتری از موجودی کالای دردسترس را می توانید منعکس کنید.
زمان دریافت کالا
صحت زمانهای دریافت کالا از فروشندگان را روزآمد کنید. بهترین فرد برای تعیین زمانهای دریافت کالا، خریداران هستند و معمولا این زمانها را بعداز اجرای سیستم MRP می توان مشخص کرد. اما زمانهای دریافت کالا هرچند وقت یکبار بازنگری می شوند؟ وبطورکلی زمانهای دریافت کالا در اکثر صنایع روبه کاهش هستند. زمانهای دریافت کالا باید بطور دوره ای ارزیابی و تغییر داده شوند تا بتوان عملکرد واقعی فروشندگان رامنعکس کرد. زمانهای نادرست دریافت کالا باعث بروز سفارشهای ازدست داده شده می شوند و علت آن نیز کسری کالا و کمبودهاست
آیا نقاط ساکن سفارش مجدد و حداقل سطوح ذخیره سازی نشانه های استانداردی برای انجام سفارشات جدید هستند؟
اگر از نقاط سفارش مجدد استفاده می کنید از کجاخواهید دانست که چه موقع موادسفارش داده شده جدید مصرف خواهندشد؟
شاید مواد سفارش داده شده جدید برای چند روز، چندهفته و یا حتی ماهها قبل از اینکه مصرف شوند به شکل موجودی باقی بماند. شما چگونه افراد بخش خرید را ارزیابی می کنید؟ اگر ارزیابی عملکرد سالانه آنها تنها مبتنی بر اجتناب از کمبودها باشد، احتمال خواهد داشت که گردش موجودی کالای شما کمتر از حد نرمال باشد. درعین حال آنها رامسئول سطح حداقل گردش کالا بسازید. هر مدیرعاملی باید از صورتهای حمل شبانه شرکت آگاه باشد. شرکتهای بسیاری به منظور حذف کسری کالا و تاخیرها به سفارشهای شبانه به عنوان راه حلی موقتی روآورده اند. مشکلات ریشه ای اغلب اوقات در مسائل سیستمی نهفته است .
سیستم مکان یاب انبار
به همان اندازه که انبارداری ساده به نظر می رسد، به همان اندازه نیز شرکتها در ارتباطبا برقراری و نگهداری انبار قطعات ضعیف عمل می کنند. با دریافت و یا جابجایی اقلام موجودی کالا دانستن اینکه موجودی کالا بطور فیزیکی کجا واقع شده است ، اگرغیرممکن نباشد، مشکل خواهدبود. زمانی که بازیابی هر قطعه نیاز به جستجو داشته باشد آنگاه بهره وری انبار تاحد زیادی کاهش می یابد. برای موفقیت یک شرکت تولیدی نگهداری داده های صحیح موجودی کالا و داشتن یک انبار فیزیکی با کارکرد عالی ،بسیارمهم است . سیاستها و رویه ها باید بعداز اینکه جنبه های فیزیکی تحت کنترل قرارگرفتند ایجاد، اجرا، و نگهداری شوند. این سیاستها را می توان توسط یک سیستم کامپیوتری کاملا یکپارچه پشتیبانی کرد تا دسترسی فوری به همه مبادلات مربوط به موجودی کالا را فراهم سازد. دسترسی فوری به اطلاعات به کارکنان امکان بازبینی ومبارزه طلبی با رویدادها را به هنگام وقوع می دهد، برخلاف اینکه آنها بخواهند این بازبینی را مدتی بعداز وقوع انجام دهند. با وجود این ، به خاطر داشته باشید که یک سیستم کامپیوتری یکپارچه راه حل مسئله نیست ، بلکه ابزاری است که به منظور یافتن مسائل و موضوعهای عمیقتر استفاده می شود.
موجودی کالا یک دارایی نیست
فراتر از زمینه های مسئله ساز کنترل موجودی کالا، تولیدکننده ها خودشان با جابجایی و ایجاد موجودی کالای بیش از اندازه باعث بروز مشکلات موجودی کالایشان می شوندکه کار خود را نیز تحت عنوان خدمات کامل به مشتریان مطرح می کنند. تولیدکننده هااعمال خودرا با چشم پوشی از هزینه های نگهداری "هزینه سرمایه ، هزینه دزدی ، هزینه اقلام خارج از رده ، هزینه خسارت ، هزینه مواد گم شده ، هزینه انبارداری ، هزینه نیروی کارصرف شده و زمان کار ماشین " مرتبط با مازاد موجودی کالا و تمرکز بر هزینه های کسری "هزینه فرصت فروش ازدست رفته ، خدمات نامناسب به مشتریان " موجودی کالا، توجیه می کنند. با وجود اینکه ، تمایل کلی صنعت بیشتر به سمت سفارشهای مکرر، مبتنی برسلیقه مشتری و سفارشهایی با حجم کوچکتر است ، تولیدکنندگان گرایش دارند تا باساختن و پرکردن انبارهایی که امکان پاسخگویی به هر درخواستی را فراهم می سازد به تقاضای نامطمئن پاسخ بدهند. در عین حال تولیدکنندگان مایلند که هزینه واقعی یک ماشین ، سلول کاری ، یا خط تولید اضافی که می تواند انعطاف پذیری و ظرفیت کافی رافراهم کند را بدانند و این درحالی است که امکان کاهش موجودی کالا و فضای انباربجای افزایش آن وجود دارد. غالبا این تولیدکننده ها راه آسانتر را انتخاب می کنند و بجای اینکه به سراغ بهبود تواناییهای تولیدی خود بروند به ایجاد موجودی کالا روی می آورند.
یک راه پاسخ به این سوال که آیا یک سازمان موجودی کالای بیش ازحد دارد یا خیر،نسبت به گردش موجودی کالاست . اغلب اوقات گزارشهای مالی کلی ، نسبت گردش موجودی کالای کلی را که همان نسبت هزینه کالای فروش رفته به متوسط موجودی کالای دردسترس است را ارائه می کند. اما ابزار موثر این است که گردش موجودی کالا رابه اجزایش یعنی گردش موادخام ، گردش کار در جریان ساخت و گردش موجودی کالای ساخته شده تقسیم کنیم .
مثالی را درنظر بگیرید که در آن هزینه کالای فروش رفته برابر چهار میلیون دلار ومتوسط موجودی کالای دردسترس برابر یک میلیون دلار "شامل موادخام 200 هزاردلار، کار در جریان ساخت 200 هزار و موجودی کالای ساخته شده 600 هزار دلار"است . با وجود اینکه نسبت کلی چهار محاسبه خواهد شد، اما نتایج مربوط به موادخام ،کار در جریان ساخت و کالای ساخته شده به ترتیب 20،20، و 6.7 محاسبه خواهدشد.بدین طریق اطلاعات کافی برای دستیابی به بزرگترین فرصت به منظور بهبود موجودی کالا وجود خواهد داشت . درمیان این سه نوع موجودی کالا، گردش ضعیف موجودی کالای ساخته شده بدترین حالت است زیرا تولیدکننده ها قبلا هزینه های مربوط به نیروی کار، ماشین آلات و سربار را متحمل شده اند. علاوه براین کالاهای ساخته شده بعداز اینکه ساخته شوند انگیزه قوی را برای ازهم گسستن یا دوباره سازی فراهم می کند. ازطرف دیگر، گردش موادخام نشانه خوبی برای ارزیابی عملکرد شرکت و چگونگی کنترل زیربنای اساسی صورتهای مواد خرید و فروشندگان را نشان می دهد. ازمجموعه روشهای ساده کمک بگیرید و ببینید که هرگونه بهبود فرایند کنترل موجودی کالا را از کجامی توانید شروع کنید:
نوع خط تولیدی را تعیین کنید
برای عملکرد کنترل موجودی کالا معیاری را برگزینید
استراتژی را تدوین کنید "ساخت برای سفارش ، ساخت برای انبار کردن ، ساخت براساس پیش بینی "
علل زیربنایی را از طریق بازنگری عملیاتی تعیین کنید
فعالیتهای اصلاحی را به اجرا درآورید
الف - طراحی یا بهبود فرایند
انبار و جریانهای کار در جریان ساخت را بازنگری و تجزیه وتحلیل کنید;
فرایندهای هیئت بازنگری خرید / مواد را بررسی کنید
به بازنگری فرایند ترخیص قطعات و اسباب کار بپردازید
ابزار، اطلاعات و سیستمهای فیزیکی را فراهم سازید
سیاستها و رویه ها را تنظیم کنید
کارکنان را آموزش دهید
مسئولیت مداوم به کارکنان بدهید
ب - توازنهای اولیه ایجاد یا اعتباردهی کنید
ج - توازنهای دائمی و ATP را حفظ کنید
د - طبقه بندی ABC برای موجودی کالا انجام دهید
ه - برای اقلام گروه A شمارش دوره ای توسعه دهید
و - روشی برای بازنگری مداوم فرایند "چه کسی ، چه چیزی ، چه زمانی ، چگونه " انتخاب کنید
ز - علل ریشه مسئله را تصحیح کنید
و - به یاد داشته باشید از آنجایی که کنترل موجودی مستقیما بر خط عملیاتی تولیدکنندگان اثر می گذارد، هزینه چشم پوشی از آن بسیار زیاد است . با تعهد مدیریت به نگهداری سطوح صحیح موجودی کالا، و حمایت سیاستها و رویه های جدیدی بوسیله سیستم های کامپیوتری کاملا یکپارچه آسانتر خواهدبود که بفهمیم کی کافی ، کافی است .
منبع : مجله تدبیر شماره 106
خلاصه:
سیستم برنامه ریزی منابع برای مدیریت یک فرآیند تولید بکار گرفته می شود. هدف این سیستم کاهش نقدینگی مورد نیاز برای یک سازمان تولیدکننده می باشد. بدین ترتیب سود حاصل از سرمایه گذاری افزایش می یابد. در سازمان های تولید کننده مبالغ هنگفتی از نقدینگی در انبارسازی قطعات در حین ساخت و در انتظار برای اسمبل شدن درگیر می شوند. برنامه ریزی منابع مواد سعی در به حداقل رساندن این نقدینگی دارد. ایده اصلی در برنامه ریزی منابع مواد به این ترتیب است. گروه فروش و بازاریابی تعداد محصولاتی که در آینده به فروش خواهد رساند را پیشبینی می کند.
نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمان بر مبنای زمان پیش بینی شده برای ساخت محصولات زمان آغاز تولید را تعیین می نماید. آنگاه سیستم هر یک از محصولات را بر مبنای درخت محصول ارایه شده توسط کارشناسان تولید به قطعات آن تجزیه می کند. زمان سفارش قطعات بر مبنای زمان مورد نیاز برای دریافت آنها تعیین می شود. در نهایت جریان نقدینگی مورد نیاز بر مبنای زمان های تعیین شده برای سفارش، اسمبل کردن و تحویل تعیین می گردد. سیستم برنامه ریزی منابع سازمان می تواند قطعات مورد نیاز برای تحویل یک سفارش را به تولید کننده اعلام کند. بدین ترتیب اگر سفارش پر سودی تنها منتظر دریافت چند قطعه کم ارزش باشد می توان برای تهیه هر چه سریعتر قطعات مورد نیاز اقدام کرد.
سیستم مدیریت منابع انسانی (HR)
سیستم های مدیریت منابع انسانی از تقاطع مدیریت منابع انسانی و سیستم های اطلاعاتی به وجود می آیند. بطور کلی می توان گفت که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان برنامه نرم افزاری است که اطلاعات حوزه های کاربردی مختلف را در یک پایگاه داده مرکزی مجتمع می سازد. اتصال پیمانه های مدیریت منابع انسانی و مالی از طریق یک پایگاه داده تمایز اصلی ما بین سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و اجداد جزیره ای آن می باشد.
عملیات مربوط به منابع سازمانی تا حدود زیادی مدیریتی است و به شکل یکسان در بین سازمان های مختلف موجود می باشد. اما اغلب سازمان ها فرآیندهای جذب، ارزیابی و حقوق و دستمزد خاص خود را دارا می باشند. مدیریت کارآمد سرمایه های انسانی سازمان فرآیند پیچیده ای است که بر دوش مدیران منابع انسانی قرار دارد. پیمانه منابع انسانی باید انبوه اقلام داده ای مربوط به هر یک از کارکنان اعم از سوابق، اطلاعات فردی، تخصص ها، توانایی ها و تجارب را به ردیف های حقوقی ایشان نگاشت کند.
سیستم مدیریت منابع سازمانی، با هدف کاهش حجم انبوه فرآیندهای دستی و مدیریتی، اتوماسیون را در این حوزه وارد می سازد. سیستم های مدیریت منابع انسانی معمولاً چهار قابلیت اصلی زیر را در اختیار سازمان قرار می دهند:
1) حقوق و دستمزد 2) مدیریت ساعات کار 3) مدیریت مزایا 4) مدیریت منابع انسانی
پیمانه حقوق و دستمزد، اطلاعات مربوط به ساعات حضور و غیاب کارکنان را جمع آوری کرده و با محاسبه کسورات در مقاطع زمانی مشخص فیش های حقوقی صادر می نماید. این اطلاعات معمولاً از مبادی سیستم های منابع انسانی و حظور و غیاب دریافت می شوند. همچنین تراکنش های مالی مربوط به پرداخت حقوق به پیمانه دفترداری برای ثبت در دفاتر ارسال می شوند.
پیمانه مدیریت ساعات کار با بکارگیری فن آوری و روشهای جدید، ثبت و ارزش یابی کارکرد کارکنان را بطور کارآمدی امکان پذیر می سازند. پیمانه های پیشرفته در این قابلیت هایی همچون انعطاف پذیری در روش های جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها را نیز فراهم می کنند. این پیمانه نقش بسزایی در محاسبه هزینه های سازمانی بر عهده دارد.
پیمانه مدیریت مزایا امکان مدیریت بهره گیری کارکنان از مزایای سازمانی همچون خدمات درمانی، بیمه، بازنشستگی، شراکت در سود و سهام سازمان را بر آورده می سازد.
پیمانه مدیریت منابع انسانی سایر ابعاد منابع انسانی از تقاضای کار تا بازنشستگی را در بر می گیرد. نگهداری اطلاعات عمومی کارکنان، گزینش، آموزش، مدیریت مهارت ها و توانایی ها مثال هایی از فعالیت هایی هستند که در حوزه این پیمانه قرار می گیرند.
سیستم های مدیریت منابع انسانی امروزی با بهره گیری از اینترنت، شبکه های درون سازمانی، ابزارهای ارتباطی جدید و موتورهای مدیریت گردش کار این پیمانه ها را به وب متصل ساخته و امکان کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری در سیستم های مدریت منابع انسانی را فراهم می آورند. با جایگزین ساختن خدمات خودیاری (self-service) بجای فرآیندهای مبتنی بر کاغذ، کارکنان، مدیران و متخصصین منابع انسانی همگی از مزایای حاصله بهره مند خواهند شد. برای مثال وظایف مدیریتی پرهزینه و وقتگیری همچون دریافت هزینه سفر، تغییر اطلاعات فردی، بهره گیری از مزایای سازمانی، ثبت نام در کلاس های آموزشی، تایید صلاحیت کارکنان برای دسترسی به اطلاعات می توانند توسط تنها یک فرد انجام شوند. کاهش زمان تراکنش های منابع انسانی از سوی دیگر باعث کاهش منابع مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت انسانی و بکارگیری منابع آزاد شده در فعالیت های استراتژیک منابع انسانی خواهد شد.
متدلوژی های پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان
به طور کلی می توان که سه روش اصلی برای پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان وجود دارد.
یکباره سازمان برای پیاده سازی سیستم یک طرح جامع ایجاد می کند. بدین ترتیب نصب و بکارگیری تمامی پیمانه های سیستم بطور همزمان در تمامی واحدهای سازمان آغاز می گردد. در صورتی که این روش به خوبی اجرا گردد می تواند هزینه های یکپارچه سازی را کاهش بخشد. این روش در مورد سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان اولیه بکار گرفته می شد، اما امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش با سیستم برنامه ریزی منابع سازمان همانند یک سیستم اطلاعاتی بزرگ رفتار می شود. اما باید دانست که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسیار فراتر از یک سیستم اطلاعاتی سنتی است. این سیستم تنها باعث اتوماسیون فرآیندهای سازمان نمی شود، بلکه بسیاری از فرآیندهای سازمان در این بین تغییر می کنند.
پیمانه ای در این روش هر یک از پیمانه های سیستم برنامه ریزی منابع سازمان یک به یک پیاده سازی می گردند. بدین ترتیب در هر زمان تنها یکی از واحدهای سازمان درگیر پیاده سازی خواهند بود. این روش برای سازمان هایی که کمتر صاحب فرآیندهایی هستند که از مرزهای واحدهای سازمانی فراتر رفته و بیش از یک واحد سازمانی را درگیر می کنند مناسبتر است. ابتدا هر یک از پیمانه های سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بطور جداگانه در واحدهای سازمانی پیاده سازی می شوند و یکپارچه سازی آنها در گام بعدی صورت می پذیرد. این امر سبب می شود که هر یک از واحدهای سازمانی پایگاه داده مختص به خود را دارا باشند. در عمل این روش بیش از سایر روش ها بکار گرفته شده است. پیاده سازی پیمانه ای ریسک نصب، تنظیم و بکارگیری سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را با محدود ساختن حوزه پیاده سازی کاهش می دهد.
فرآیندی در این روش پیاده سازی، بر روی تعدادی از فرآیندهای کلیدی که معدودی از واحدهای سازمانی را در بر می گیرند تمرکز صورت می گیرد. بدین ترتیب نسخه های اولیه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان تنها از عملیات مربوط به فرآیند پوشش داده شده پشتیبانی می کنند. اما در نهایت مجموعه فرآیندها تمامی عملیات سازمانی را در بر خواهند گرفت. این روش معمولاً در مورد سازمان های کوچک تا متوسطی بکار گرفته می شود که فرآیندهای سازمانی آنها چندان پیچیده نیست.
هزینه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان هزینه کامل یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شامل هزینه های مربوط به سخت افزار، نرم افزار، خدمات (نگهداری، به روز رسانی و بهینه سازی) و هزینه های داخلی سازمان می باشد.
هزینه سخت افزار پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نیازمند خریداری تجهیزات سخت افزاری جدید و تجهیزات شبکه می باشد. هزینه سخت افزار بسته به بستر مورد استفاده قرار گرفته برای پیاده سازی و وسعت سیستم تفاوت می کند.
هزینه نرم افزار هزینه نرم افزار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسته به تعداد پیمانه های نرم افزاری پیاده سازی شده، پیچیدگی نرم افزار و عرضه کننده آن متفاوت است. معمولاً سیستم هایی که نیازمند یکپارچه سازی با منابع خارج از سازمان می باشند هزینه بیشتری در بر دارند.
هزینه خدمات تنظیمات: هزینه اصلی در بین هزینه های مربوط به خدمات مربوط به هزینه خدمات می باشد. در مواردی هزینه تنظیمات می تواند به راحتی از هزینه نرم افزار نیز بیشتر باشد.
یکپارچه سازی و تست: مزیت اصلی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی افزایش بهره وری حاصل از هماهنگی بین واحدهای سازمان است. یکارچه سازی پیمانه های مختلف سیستم و اتصال به سایر سیستم های موجود سبب می شوند که این یکپارچه سازی به سادگی محقق نگردد. بطوریکه، معیار اصلی در سنجش موفقیت پیاده سازی یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، یکپارچه سازی پیمانه های سیستم می باشد.
تبدیل داده ها: بخش عمده ای از داده های موجود در سیستم های اطلاعاتی موجود در سازمان باید تبدیل و آنگاه در پایگاه های اطلاعاتی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نگهداری شوند. فرآیند تبدیل اطلاعات بسیار وقتگیر بوده و در بسیاری موارد با خطا همراه است.
آموزش: سیستم برنامه ریزی منابع سازمان فرآیندهای پیچییده سازمان را خودکار کرده و نحوه ارتباط کارکنان با یکدیگر را تغییر می دهد. به همین دلیل کارکنان باید برای فراگیری فرآیندهای جدید آموزش ببینند
خلاصه:
سیستم برنامه ریزی منابع برای مدیریت یک فرآیند تولید بکار گرفته می شود. هدف این سیستم کاهش نقدینگی مورد نیاز برای یک سازمان تولیدکننده می باشد. بدین ترتیب سود حاصل از سرمایه گذاری افزایش می یابد. در سازمان های تولید کننده مبالغ هنگفتی از نقدینگی در انبارسازی قطعات در حین ساخت و در انتظار برای اسمبل شدن درگیر می شوند. برنامه ریزی منابع مواد سعی در به حداقل رساندن این نقدینگی دارد. ایده اصلی در برنامه ریزی منابع مواد به این ترتیب است. گروه فروش و بازاریابی تعداد محصولاتی که در آینده به فروش خواهد رساند را پیشبینی می کند.
نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمان بر مبنای زمان پیش بینی شده برای ساخت محصولات زمان آغاز تولید را تعیین می نماید. آنگاه سیستم هر یک از محصولات را بر مبنای درخت محصول ارایه شده توسط کارشناسان تولید به قطعات آن تجزیه می کند. زمان سفارش قطعات بر مبنای زمان مورد نیاز برای دریافت آنها تعیین می شود. در نهایت جریان نقدینگی مورد نیاز بر مبنای زمان های تعیین شده برای سفارش، اسمبل کردن و تحویل تعیین می گردد. سیستم برنامه ریزی منابع سازمان می تواند قطعات مورد نیاز برای تحویل یک سفارش را به تولید کننده اعلام کند. بدین ترتیب اگر سفارش پر سودی تنها منتظر دریافت چند قطعه کم ارزش باشد می توان برای تهیه هر چه سریعتر قطعات مورد نیاز اقدام کرد.
سیستم مدیریت منابع انسانی (HR)
سیستم های مدیریت منابع انسانی از تقاطع مدیریت منابع انسانی و سیستم های اطلاعاتی به وجود می آیند. بطور کلی می توان گفت که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان برنامه نرم افزاری است که اطلاعات حوزه های کاربردی مختلف را در یک پایگاه داده مرکزی مجتمع می سازد. اتصال پیمانه های مدیریت منابع انسانی و مالی از طریق یک پایگاه داده تمایز اصلی ما بین سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و اجداد جزیره ای آن می باشد.
عملیات مربوط به منابع سازمانی تا حدود زیادی مدیریتی است و به شکل یکسان در بین سازمان های مختلف موجود می باشد. اما اغلب سازمان ها فرآیندهای جذب، ارزیابی و حقوق و دستمزد خاص خود را دارا می باشند. مدیریت کارآمد سرمایه های انسانی سازمان فرآیند پیچیده ای است که بر دوش مدیران منابع انسانی قرار دارد. پیمانه منابع انسانی باید انبوه اقلام داده ای مربوط به هر یک از کارکنان اعم از سوابق، اطلاعات فردی، تخصص ها، توانایی ها و تجارب را به ردیف های حقوقی ایشان نگاشت کند.
سیستم مدیریت منابع سازمانی، با هدف کاهش حجم انبوه فرآیندهای دستی و مدیریتی، اتوماسیون را در این حوزه وارد می سازد. سیستم های مدیریت منابع انسانی معمولاً چهار قابلیت اصلی زیر را در اختیار سازمان قرار می دهند:
1) حقوق و دستمزد 2) مدیریت ساعات کار 3) مدیریت مزایا 4) مدیریت منابع انسانی
پیمانه حقوق و دستمزد، اطلاعات مربوط به ساعات حضور و غیاب کارکنان را جمع آوری کرده و با محاسبه کسورات در مقاطع زمانی مشخص فیش های حقوقی صادر می نماید. این اطلاعات معمولاً از مبادی سیستم های منابع انسانی و حظور و غیاب دریافت می شوند. همچنین تراکنش های مالی مربوط به پرداخت حقوق به پیمانه دفترداری برای ثبت در دفاتر ارسال می شوند.
پیمانه مدیریت ساعات کار با بکارگیری فن آوری و روشهای جدید، ثبت و ارزش یابی کارکرد کارکنان را بطور کارآمدی امکان پذیر می سازند. پیمانه های پیشرفته در این قابلیت هایی همچون انعطاف پذیری در روش های جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها را نیز فراهم می کنند. این پیمانه نقش بسزایی در محاسبه هزینه های سازمانی بر عهده دارد.
پیمانه مدیریت مزایا امکان مدیریت بهره گیری کارکنان از مزایای سازمانی همچون خدمات درمانی، بیمه، بازنشستگی، شراکت در سود و سهام سازمان را بر آورده می سازد.
پیمانه مدیریت منابع انسانی سایر ابعاد منابع انسانی از تقاضای کار تا بازنشستگی را در بر می گیرد. نگهداری اطلاعات عمومی کارکنان، گزینش، آموزش، مدیریت مهارت ها و توانایی ها مثال هایی از فعالیت هایی هستند که در حوزه این پیمانه قرار می گیرند.
سیستم های مدیریت منابع انسانی امروزی با بهره گیری از اینترنت، شبکه های درون سازمانی، ابزارهای ارتباطی جدید و موتورهای مدیریت گردش کار این پیمانه ها را به وب متصل ساخته و امکان کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری در سیستم های مدریت منابع انسانی را فراهم می آورند. با جایگزین ساختن خدمات خودیاری (self-service) بجای فرآیندهای مبتنی بر کاغذ، کارکنان، مدیران و متخصصین منابع انسانی همگی از مزایای حاصله بهره مند خواهند شد. برای مثال وظایف مدیریتی پرهزینه و وقتگیری همچون دریافت هزینه سفر، تغییر اطلاعات فردی، بهره گیری از مزایای سازمانی، ثبت نام در کلاس های آموزشی، تایید صلاحیت کارکنان برای دسترسی به اطلاعات می توانند توسط تنها یک فرد انجام شوند. کاهش زمان تراکنش های منابع انسانی از سوی دیگر باعث کاهش منابع مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت انسانی و بکارگیری منابع آزاد شده در فعالیت های استراتژیک منابع انسانی خواهد شد.
متدلوژی های پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان
به طور کلی می توان که سه روش اصلی برای پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان وجود دارد.
یکباره سازمان برای پیاده سازی سیستم یک طرح جامع ایجاد می کند. بدین ترتیب نصب و بکارگیری تمامی پیمانه های سیستم بطور همزمان در تمامی واحدهای سازمان آغاز می گردد. در صورتی که این روش به خوبی اجرا گردد می تواند هزینه های یکپارچه سازی را کاهش بخشد. این روش در مورد سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان اولیه بکار گرفته می شد، اما امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش با سیستم برنامه ریزی منابع سازمان همانند یک سیستم اطلاعاتی بزرگ رفتار می شود. اما باید دانست که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسیار فراتر از یک سیستم اطلاعاتی سنتی است. این سیستم تنها باعث اتوماسیون فرآیندهای سازمان نمی شود، بلکه بسیاری از فرآیندهای سازمان در این بین تغییر می کنند.
پیمانه ای در این روش هر یک از پیمانه های سیستم برنامه ریزی منابع سازمان یک به یک پیاده سازی می گردند. بدین ترتیب در هر زمان تنها یکی از واحدهای سازمان درگیر پیاده سازی خواهند بود. این روش برای سازمان هایی که کمتر صاحب فرآیندهایی هستند که از مرزهای واحدهای سازمانی فراتر رفته و بیش از یک واحد سازمانی را درگیر می کنند مناسبتر است. ابتدا هر یک از پیمانه های سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بطور جداگانه در واحدهای سازمانی پیاده سازی می شوند و یکپارچه سازی آنها در گام بعدی صورت می پذیرد. این امر سبب می شود که هر یک از واحدهای سازمانی پایگاه داده مختص به خود را دارا باشند. در عمل این روش بیش از سایر روش ها بکار گرفته شده است. پیاده سازی پیمانه ای ریسک نصب، تنظیم و بکارگیری سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را با محدود ساختن حوزه پیاده سازی کاهش می دهد.
فرآیندی در این روش پیاده سازی، بر روی تعدادی از فرآیندهای کلیدی که معدودی از واحدهای سازمانی را در بر می گیرند تمرکز صورت می گیرد. بدین ترتیب نسخه های اولیه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان تنها از عملیات مربوط به فرآیند پوشش داده شده پشتیبانی می کنند. اما در نهایت مجموعه فرآیندها تمامی عملیات سازمانی را در بر خواهند گرفت. این روش معمولاً در مورد سازمان های کوچک تا متوسطی بکار گرفته می شود که فرآیندهای سازمانی آنها چندان پیچیده نیست.
هزینه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان هزینه کامل یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شامل هزینه های مربوط به سخت افزار، نرم افزار، خدمات (نگهداری، به روز رسانی و بهینه سازی) و هزینه های داخلی سازمان می باشد.
هزینه سخت افزار پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نیازمند خریداری تجهیزات سخت افزاری جدید و تجهیزات شبکه می باشد. هزینه سخت افزار بسته به بستر مورد استفاده قرار گرفته برای پیاده سازی و وسعت سیستم تفاوت می کند.
هزینه نرم افزار هزینه نرم افزار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسته به تعداد پیمانه های نرم افزاری پیاده سازی شده، پیچیدگی نرم افزار و عرضه کننده آن متفاوت است. معمولاً سیستم هایی که نیازمند یکپارچه سازی با منابع خارج از سازمان می باشند هزینه بیشتری در بر دارند.
هزینه خدمات تنظیمات: هزینه اصلی در بین هزینه های مربوط به خدمات مربوط به هزینه خدمات می باشد. در مواردی هزینه تنظیمات می تواند به راحتی از هزینه نرم افزار نیز بیشتر باشد.
یکپارچه سازی و تست: مزیت اصلی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی افزایش بهره وری حاصل از هماهنگی بین واحدهای سازمان است. یکارچه سازی پیمانه های مختلف سیستم و اتصال به سایر سیستم های موجود سبب می شوند که این یکپارچه سازی به سادگی محقق نگردد. بطوریکه، معیار اصلی در سنجش موفقیت پیاده سازی یک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، یکپارچه سازی پیمانه های سیستم می باشد.
تبدیل داده ها: بخش عمده ای از داده های موجود در سیستم های اطلاعاتی موجود در سازمان باید تبدیل و آنگاه در پایگاه های اطلاعاتی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نگهداری شوند. فرآیند تبدیل اطلاعات بسیار وقتگیر بوده و در بسیاری موارد با خطا همراه است.
آموزش: سیستم برنامه ریزی منابع سازمان فرآیندهای پیچییده سازمان را خودکار کرده و نحوه ارتباط کارکنان با یکدیگر را تغییر می دهد. به همین دلیل کارکنان باید برای فراگیری فرآیندهای جدید آموزش ببینند
اجزای کنترل، برای مدیریت کیفیت مدرن در چاپ
نوار قلب چاپ را دقیقتر ببینیم
مثل نوار قلب که با چند خط منحنی، وضعیت قلب انسان را نشان میدهد، نوار کنترل رنگ هم وضعیت چاپ در هر برگ چاپ شده را بیان میکند.همانطور که تشخیص عملکرد قلب از روی آن تکه کاغذ پرینت شده، باید توسط پزشک صورت گیرد، تفسیر نوار کنترل رنگ روی کار چاپ شده را هم میزان تراکم ترامها نسبت به نوع کاغذ مصرفی متفاوت بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. ترام Lpi 150 برای کاغذهای بدون روکش مناسب بوده و تراکم بالای ترامها، چاقی ترام و تیرگی تصویر را به همراه خواهد داشت;
مثل نوار قلب که با چند خط منحنی، وضعیت قلب انسان را نشان میدهد، نوار کنترل رنگ هم وضعیت چاپ در هر برگ چاپ شده را بیان میکند.
همانطور که تشخیص عملکرد قلب از روی آن تکه کاغذ پرینت شده، باید توسط پزشک صورت گیرد، تفسیر نوار کنترل رنگ روی کار چاپ شده را هم ماشینچی و هم مسوول کنترل کیفیت چاپخانه باید بدانند. اغلب ماشینچیها در چاپخانههای ایران، تنها با لوپ این نوار را کنترل میکنند، در حالی که دستگاههای دیگری نیز لازم است.
چهارخانههای کوچکی که در نوار کنترل رنگ، تنگ یکدیگر قرار گرفتهاند، هریک بیانگر حال و روز جزیی از شرایط چاپ هستند.
این مقاله نکاتی را درباره اجزای کاربردی نوار کنترل رنگ (کالربار) توضیح میدهد.
کالربار یا نوار کنترل رنگ، شرط لازم برای ارزیابی عینی محصول چاپی به شمار میآید و برای بررسی آن به دستگاههای اندازهگیری نیازمندیم. اما گاهی میتوان با چشم نیز اجزای آن را ارزیابی کرد. نتیجه اندازهگیری به دست آمده با دستگاههای اندازهگیری متفاوت از جمله دنسیتومترهای دستی (مانندGRETAG D186; Techkon R 410)، اسپکترو دنسیتومترهای دستی (مانندTechkon Spectro Dens )، سیستمهای اندازهگیری اتوماتیک (مانندHeidelberg Axis/Image Control; KBA Densi Tronic) و یا سیستمهای کنترل حین چاپ (مانند Heidelberg Prinect Impress Control; manroland Color Pilot) تفاوتی نمیکند و بیانگر کیفیت محصول چاپی نیست.
ساختار نوارهای کنترل رنگ متفاوت هستند. به طور مثال بسیاری از سازندگان ماشینهای چاپ و دستگاههای اندازهگیری، نوارهای کنترل طراحی شده خاص خود را ارایه میدهند که بهطور عمده بر اساس عملکرد مورد نظر سازندگانشان دارای تفاوت بسیار کمی هستند. یک نوار کنترل مطلوب باید شامل خانههای تنپلات 4 رنگ اصلی برای ارزیابی دنسیته نوری و خانههای ترام جهت اندازهگیری
چاقی ترام باشد.
1- دنسیته نوری/ دنسیته تنپلات
چگالی نوری و ضخامت لایه مرکب ارتباط تنگاتنگی دارند، زیرا اغلب چگالی نوری با افزایش ضخامت فیلم مرکب، افزایش پیدا میکند. مرکب اصلیترین عنصر ایجادکننده رنگ بر روی سطح چاپی به شمار میآید.
بسته به مرکب و سطح چاپشونده مورد استفاده، لایه مرکب میتواند تا 5/2 میکرومتر (1 میکرومتر= یک هزارم میلیمتر) ضخامت داشته باشد. بر اساس استانداردهای ISO 2846-1 و ISO 12647-2 ضخامت فیلم مرکب برای کاغذهای نفیس (هنری) در چاپ چهار رنگ اصلی بهتر است بین 6/0 میکرون تا 1 میکرون باشد. هر چند که به دست آوردن ضخامت لایه فیلم مرکب معین در چاپخانه به سختی امکانپذیر است، از این رو نکات و توصیههای بعدی درباره دنسیته نوری بر اساس انواع مختلف کاغذ
ارایه میشود.
اگر عملیات تولید بر اساس استاندارد ISO 12647-2 صورت میگیرد، بهتر است از میزانهای ذکر شده استفاده نشود.
2- حجم رنگ / افزایش ارزش رنگی
و چاقی ترام
این اندازهگیری، اطلاعاتی درباره حجم رنگ واقعی بر روی سطح چاپ شونده و میزان تن رنگی مشخص شده (بهطور معمول در تنهای میانه و سایهها) ارایه میدهد که میتواند برای سنجش میزان افزایش رنگ استفاده شود. به عبارت دیگر، افزایش اندازه ترام را در طول چاپ نسبت به اندازه ترام روی فیلم یا تنظیمهای پیش از چاپ نشان میدهد.
TVI= TVprint- TVfilm/data set
در حال حاضر سنجش چاقی ترام نسبت به سنجش دنسیته تنپلات از اهمیت بالاتری برخوردار است. این امر ناشی از این حقیقت است که اثرات منفی چاقی ترامهای ایجاد شده در رنگهای اصلی (CMY) بر روی بالانس رنگی (به معنای داشتن چاپ یکدست و هماهنگ تصاویر رنگی بدون هیچ تهرنگ نامطلوب که بالانس خاکستری نیز نامیده میشود) تاثیر بسیار زیادتری دارند.
پارامترهای تاثیرگذار بر افزایش
ارزش رنگی و چاقی ترام
-کاغذ و سطح چاپشونده: کیفیت جذب کاغذ و سطح چاپشونده بسیار مهم است. به طور مثال میزان مواد آهار استفاده شده برای یک نوع کاغذ به هنگام ساخت آن مهم است، زیرا چسب میزان جذب کاغذ را کاهش میدهد و در نتیجه آن رنگ پخش نمیشود (خاصیت جذب کاغذ).
سطح کاغذ دارای چه ویژگیهایی است؟ (نرم، زبر)؟ آیا کاغذ بدون روکش، براق، برجسته یا روکشدار است؟
ترامها بر روی سطوح نرم و پوششدار به مراتب بهتر و تمیزتر چاپ میشوند.
- میزان تراکم ترامها: به اصطلاح به تعداد خطوط ترام در هر سانتیمتر (L/Cm) و یا خطوط در هر اینچ (LPI) میگویند. انتخاب میزان تراکم ترامها بسته به نوع کاغذ متفاوت بوده و این تفاوت از اهمیت بالایی برخوردار است. برای کاغذهای بدون روکش، فراوانی ترام بهتر است
L/Cm 60 (LPI 150) و نه متراکمتر از آن باشد. بر طبق مدل borderzone ترام متراکمتر (LPI بالاتر)، دچار چاقی ترام بیشتر و در نتیجه تیرگی تصویر میشود. همراه با افزایش میزان چاقی ترام برای کاغذهای بدون پوشش، مشکلات به مراتب زیادتری در مراحل پیش از چاپ و چاپ به دلیل درهم رفتگی ترامهای چاپ شده ایجاد میشود.
- ویسکوزیته مرکب (گرانروی): مرکبهای چاپ به دو گروه گرانروی بالا، مرکب خمیری چسبناک برای چاپ افست و گرانروی پایین (روان) برای چاپ گراور تقسیم شدهاند. این دستهبندی به خاطر نوع رفتار مرکب به هنگام تحت فشار قرار گرفتن بین نورد انتقال مرکب/ پلیت، پلیت/ لاستیک و لاستیک/ سطح چاپشونده صورت میگیرد. به طور کلی میتوان گفت که مرکب با ویسکوزیته پایینتر، چاقی ترام بیشتری نسبت به مرکب چاپی با ویسکوزیته بالاتر ایجاد میکند. از همین رو میبایستی روانی مرکب تا حد امکان ثابت نگاه داشته شود. عواملی چون دمای مرکب و نوردها، دمای محیط، میزان محلول رطوبتدهی در چاپ (بالانس آب و مرکب)، میزان افزودنیهای چاپی مثل روغنهای چاپی، خمیرهای چاپی، عوامل خشککننده و خمیرهایی که برای جلوگیری از پشتزنی استفاده میشود، بر روانی مرکب تاثیرگذارند.
- ضخامت لایه مرکب: ضخامت بیشتر فیلم مرکب نیز افزایش چاقی ترام را در پی خواهد داشت.
- فشار بین پلیت و سیلندر لاستیک: حد فاصل 10/0 تا 15/0 میلیمتر، فاصله بسیار مناسبی بین پلیت چاپی و سیلندر لاستیک به شمار میآید. هنگامی که فشار بسیار زیاد است، میزان چاقی ترام بیشتر خواهد بود.
- نوع لاستیک: برای انتخاب لاستیک میبایست میزان سختی و نرمی آن (shore hardness) مورد توجه قرار گیرد. امروزه تنوع بسیار زیادی از انواع لاستیک، متفاوت در ضخامت و سختی آنها برحسب نوع کاربردشان (برای مثال چاپ تجاری یا چاپ بستهبندی) وجود دارد.
- مرطوبکنندهها: یکی دیگر از عوامل موثر بر افزایش چاقی ترام، داروی آب و استفاده از محلولهای رطوبتدهی است. میزان PH موجود در محلولهای رطوبتدهی بهتر است بین 6/5 و 8/4 (متمایل به اسیدی) باشد.
مقدار الکل (IPA) نبایستی بیشتر از 10٪ و میزان افزودنیهای رطوبتدهنده بایستی بین 2٪ تا 4٪ (بر طبق دستور شرکت سازنده آن) باشد. مناسبترین حالت استفاده از محلول رطوبتدهی فقط مقدار کمی بالاتر از جایی است که مرکب شروع به آغشتن میکند. افزایش میزان محلول رطوبتدهی برای زمان کوتاه (شوک آب) احتمال پر کردن و چاقی ترام را کاهش میدهد. اما افزایش میزان محلول رطوبتدهی، ویسکوزیته پایین مرکب را در پی خواهد داشت و در تیراژ بالا باعث چاقی ترام بیشتر خواهد شد.
- چاقی ترام به هنگام آمادهسازی پلیت: درصد ترامها روی پلیت نشان میدهد که ترامها هنگام انتقال روی پلیت، نسبت به مقادیر اولیه خود (روی فیلم یا فایل) چقدر تغییر اندازه دادهاند. در اینجا باید توجه شود که کنترل منظم درصد ترام رنگ منتقل شده در طول آمادهسازی پلیت برای تشخیص خطاها و میزان کردن آنها، که امری بسیار مهم به شمار میآید، الزامی است.
3- بالانس خاکستری
ارایه دهنده چاپ توامان رنگهای سایان، ماژنتا و زرد، در حالتهای تنپلات و ترامه بوده و امروزه بالانس خاکستری مفهومی بسیار مهم برای استانداردسازی کار چاپی به حساب میآید. پیشگام این مبحث شخصی به نام فیلیکس برانر است که اهمیت نوع رفتار چاپ رنگها روی یکدیگر
(Over Print) را در سالهای 1970 درک کرد. برای کنترل بالانس رنگی، رنگهای اصلی سایان، ماژنتا و زرد، بر روی هم چاپ میشوند. در میان این ترامها، میزان چاقی ترام سایان کمی بیشتر است. این همپوشانی بایستی در هر دو حالت تنپلات و ترامه، رنگ خاکستری طبیعی ایجاد کند. هر خطای ایجاد شده هم با چشم قابل تشخیص است و هم میتوان آن را با دستگاه اسپکتروفتومتر یا دنسیتومتر اندازهگیری کرد.
با زیاد شدن درصد رنگ در نقاط ترامه، ته رنگ نامطلوبی ایجاد میشود. به عبارت دیگر، افزایش میزان چاقی ترام برای هر رنگ به طور جداگانه (هنگامی که هر رنگ دچار چاقی ترام با درصد متفاوت شود) ته رنگ نامطلوبی ایجاد میکند.
بر اساس استاندارد ISO 12647-2، افزایش درصد رنگی تا مقادیر کمتر از 5 درصد هم تفاوت بسیاری در بالانس رنگی تصاویر با درصد بالای خاکستری و یا مرکب با درجه اشباع کم ایجاد میکند. در نتیجه این میزان تغییر نبایستی بدون چالش پذیرفته شود. حتی مهمتر از آن به عنوان یک نکته مهم، نیازمند انجام تنظیمات است. بدین معنی که تفاوتها در جهت برآوردن نیازهای محصولات چاپی و یا مشتری کاهش یابد.
تغییرات یکسان در چاقی ترام تمامی رنگها و تنپلاتها تنها بر روی میزان روشنایی یک تصویر تاثیر میگذارند و در این حالت هیچ سایه رنگی نامطلوبی نمیبینیم.
4- مرکبپذیری
روی هم خوردن دو رنگ اصلی در حالت 100٪ را مرکبپذیری (Ink acceptance) میگویند. این عملیات به اصطلاح رنگهای ثانویه را ایجاد میکند. میزان مرکبپذیری تحت تاثیر عوامل زیر است:
درجه غلظت و ثبات مرکب، ضخامت لایه (فیلم) مرکب، نوع چاپ از قبیل خیس روی خیس و خیس روی خشک، ترتیب رنگها در چاپ، ویژگیهای سطح چاپ شونده، پوشانندگی سطح.
لایه مرکب ایجاد شده بر روی یک نقطه چاپ نشده در مقایسه با همان لایه مرکب منتقل شده بر روی منطقه چاپدار، ضخامتی متفاوت دارد. این موضوع به دلیل پروسه جدا شدن مرکب هنگام انتقال آن از لاستیک به کاغذ یا سطح چاپ شونده اتفاق میافتد. به علت رفتار مرکب هنگام خشک شدن آن، میزان پذیرش مرکب (به طور مثال زرد بر روی سایان و ایجاد رنگ سبز) در چاپ با ماشین 4 رنگ کمتر از وقتی است که از همان مرکب با ماشین چاپ دو رنگ استفاده میکنیم. برای چاپ با کیفیت بالا، میزان مرکبپذیری (مستقل از همه پارامترها) بین 65٪ تا 90٪ خواهد بود. میزان مرکبپذیری بسیار پایین، روی دامنه رنگهای قابل چاپ و نیز روی بالانس خاکستری تاثیرگذار خواهد بود.
5- کشیدگی تصویر و دوبل شدن
کشیدگی: تغییر شکل نامطلوب ترامها در حین چاپ
دلیل: تفاوت در ضخامت زیربندی پلیت و یا سیلندر لاستیک
راهحل: اندازهگیری ضخامت زیربندی با دستگاه اندازهگیری مخصوص آن و تنظیم کردن ضخامت آن.
دو تایی شدن: در ماشینهای چند رنگ، تصویر چاپ شده روی یک برگ، پس از عبور از برج اول، به لاستیک برج بعدی منتقل میشود و تصویر چاپ شده روی کاغذ روی برگ بعدی چاپ میشود. در صورت انتقال نابهجای مرکب توسط سیلندر بعدی بر روی کاغذ، کار دوتایی (سایهدار) میشود.
دلایل: مشکلات مکانیکی در گیرههای گیرنده کاغذ. گیرههای کاغذ به طور مطلوب و صحیح باز و بسته نمیشوند، بلبرینگها آسیب دیده و یا خشک کار میکنند. لاستیک خوب بسته نشده است و در نتیجه به حد زیادی تکان میخورد. (لاستیک بهتر است با اندازه حدودی
Nm 50-45 ثابت شود.)
کاغذ با لبههای موجدار: کاغذ رطوبت را از محیط اطراف گرفته (بافتها منبسط میشوند) و مستعد از دست دادن دوباره این رطوبت است (بافتها منقبض میشوند.) پس میتوان گفت که کاغذ سعی در حفظ تعادل رطوبت بین خود و هوای پیرامونش دارد.
راهحل: نگه داشتن هوای مطلوب برای انبار کاغذ در یک اتاق با دمای 20 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی
55-50 درصد. فراهم آوردن شرایط فضای کاری جدید، یعنی منطبق کردن دمای فضای انبار با دمای سالن چاپ. به همراه کاغذهای عرضه شده، سازندگان آنها بهطور معمول جدولی را که گویای زمان مورد نیاز کاغذ برای رسیدن به رطوبت متعادل است، ارایه میکنند.
ماهنامه صنعت چاپ (آبان 1391 (
مدیریت منابع انسانی (به انگلیسی: Human resource management)، عبارت است از فرآیند کار کردن با افراد، به طوری که این افراد و سازمانشان به توانمندی کاملی دست یابند، حتی زمانی که تغییر، نیاز به کسب مهارتهای جدید، تقبل مسئولیتهای جدید و شکل جدیدی از روابط را ملزم باشد. در واقع مدیریت منابع انسانی استفاده از نیروی انسانی در جهت اهداف سازمان است و شامل فعالیتهایی نظیر کارمندیابی و جذب، آموزش، حقوق و دستمزد و روابط سازمانی میشود. در منابع انسانی مدرن، فعالیتهایی نظیر برنامهریزی کارراهه شغلی، جبران خدمت و مزایا، جانشین پروری، مدیریت استعدادها، نگرش کارکنان، تقویت کار تیمی و استراتژی منابع انسانی نیز وارد شدهاند.
مدیریت منابع انسانی با علومی چون مدیریت رفتار، روانشناسی صنعتی (روانشناسی کار)، اقتصاد نیروی انسانی، آمار و کامپیوتر ارتباطی تنگاتنگ دارد.
مدیریت منابع انسانی باید برای سازمانها ارزشآفرینی کند. این ارزشآفرینی هم برای ذینفعان داخلی و هم ذینفعان خارجی است. ذینفعان داخلی کارکنان و سازمان هستند در حالی که ذینفعان خارجی مشتریان سازمان، سرمایهگذاران و همچنین جامعه است.
اما متخصصین منابع انسانی با تمرکز بر سه راه حل میتوانند باعث ارزشآفرینی شوند. اولین راه حل تمرکز بر مدیریت استعداد است که به سطح فردی بر میگردد.نیروی کار متعهد، قابل و نتیجه بخش از این طریق پرورش مییابد. دومین راه حل تمرکز بر سازمان است که با ارتقا فرهنگ سازمانی و توسعه سازمانی حاصل می شود. ترکیب این دو به راه حل سوم که رهبری است میرسد. اما این راهحلها از طریق تمرکز بر مدیریت منابع انسانی باید اجرا گردد و در این زمینه چهار مقوله مهم است: