کیفیت یک محصول چاپی از جهات مختلفی قابل بررسی است، تجهیزات مؤثر بر کنترل این فاکتورها نیز از تنوع زیادی برخوردارند و در اینجا به توضیح مختصری پیرامون رنگ نهایی یک محصول چاپی که از بارزترین جنبههای کیفی اکثر کارهای چاپی محسوب میشود و رضایت یا نارضایتی مشتری به آن بستگی دارد بسنده میکنیم.
برای استقرار سیستم کنترل رنگ یا به بیان بهتر مدیریت رنگ در فرایند طراحی تا تولید یک محصول چاپی نظیر هر سیستم مدیریت کیفیت دیگر، چهار مرحله زیر از طرف دست اندرکاران آن فرایند باید در نظر گرفته شود: برنامه ریزی کیفیت، تولید براساس برنامهریزی کیفیت، ارزیابی کیفیت و در نهایت اصلاح و تکرار عملیاتی که به اشتباه انجام شده است.
این مراحل برگرفته از چرخه بسیار معروف PDCA است که کاربرد بسیار زیادی در مدیریت کیفیت دارد. در این چرخهp (plan) برنامهریزی، C(Chek) ارزیابی،D (Do) به معنای عمل و A(Act) به معنای اصلاح نهایی کار پس از کشف اشتباهات است. برای رسیدن به نتیجه مطلوب ممکن است این چرخه چندین بار تکرار شود که بدیهی است هر چقدر تعداد ؟؟ آن کمتر باشد، با صرف وقت و هزینه کمتری به کیفیت مطلوب خواهیم رسید.
نکته قابل توجه آن است که در هر یک از این مراحل به ابزار، تجهیزات و مستندات فنی خاصی احتیاج است که به مواردی از آن اشاره میکنم:
برنامه ریزی کیفیت: دراین مرحله کل فرایند طراحی تا چاپ مورد بررسی قرار گرفته و علاوه بر تدوین رفتار رنگی تجهیزات سخت افزاری و سیستمهای نرم افزاری مؤثر بر تولید، استاندارد کیفی مراحل تولید مشخص و معین میشود. اینکه فضای رنگی محصول نهایی دارای چه مشخصاتی است، به چه روش و با کمک چه ابزاری به آن خواهیم رسید و چه درصد خطایی در نهایت قابل چشمپوشی است از سؤالات مطرح در این مرحله است که از طرف مسئول پروژه باید برای همه آنها پاسخ یا راه حل مناسب یافت شود. از این منظر مهمترین نقطه ضعف صنعت چاپ کشور فقدان یک استاندارد ملی برای تضمین کیفیت کارهای چاپی بخصوص در بخش افست است که به کمک ارگانهای مسئول باید برای آن چاره ای اندیشیده شود.
تولید بر اساس برنامه ریزی کیفیت: در این مرحله چه در بخش نرم افزاری و چه در بخش سخت افزاری به سیستمهایی نیاز داریم که به درستی تنظیم شده و رفتار رنگی آنها منطبق بر مشخصات از پیش فرض شده در مرحله قبل باشد. مهمترین چالش پیش رو در این مرحله تربیت و آموزش اپراتورها و کارشناسانی است که با مباحث نظری و عملی رنگ آشنا بوده و بخصوص در بخش نرم افزاری بر چگونه فعال کردن و تنظیم کردن سیستم مدیریت رنگ در برنامههای گرافیکی و تولید خروجی احاطه داشته باشند. سیستمهای مدیریت رنگ معمولاً ترکیبی از نرم افزار و سخت افزار هستند و از آنها در جهت تولید پروفایل مونیتور، اسکنر و انواع پرینتر استفاده میشود و انواع حرفهای آن قابلیت ویرایش پروفایل دستگاههای مختلف را دارند.
ارزیابی کیفیت: در صورتی که مسیر فرایند تولید با توجه به استاندارد تعیین شده در مرحله اول طی شده باشد قادر خواهیم بود با استفاده از ابزار و تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری خاصی حاصل کار خود را محک زده و با مقایسه آن با معیارهای استاندارد قضاوت درستی در مورد کیفیت رنگی کار خود داشته باشیم. همانطور که اندازهگیری بدون معیار کار بیهوده ای است و نمیتواند به قضاوتی منجر شود، تولید بدون اندازهگیری کیفی نیز نتیجه بخش نبوده و رسیدن به کیفیت مطلوب را در محصول نهایی تضمین نمی کند. در این قسمت از ابزار مختلفی استفاده میشود که به دستههای زیر قابل تقسیم هستند:
· انواع پروفر (نمونهگیر پیشازچاپ): برای قضاوت در مورد کیفیت رنگها محصول چاپی در حال تولید در مراحل مختلف به کمک پرینترهای مخصوصی که با آنها پروفر گفته میشود و به خاطر قابلیتهای نرم افزاری و سخت افزاری قادر به شبیه سازی محصول نهایی هستند، از سفارش در حال تولید نسخههای رنگی تهیه میشود که به کمک ابزار اندازهگیری رنگ و دانسیته، کیفیت عملیات تولید مورد ارزیابی قرار میگیرد.
· ابزارهای اندازهگیری: ابزار و وسایل اندازهگیری مورد استفاده در دفاتر طراحی، لیتوگرافی و چاپخانه بسیار متنوعاند، از جمله میتوان به دنسیتومتر برای کنترل کیفیت تولید فیلم و کارهای چاپی، ابزار اختصاصی کنترل کیفیت تولید پلیت آنالوگ و دیجیتال و انواع اسپکتروفوتومتر برای کنترل کیفیت کارهای چاپی حساس و بیش از چهار رنگ استاندارد سایان، ماژنتا، زرد و مشکی اشاره کرد.
· منابع نور استاندارد و ابزار نورسنجی: از این ابزار به انواع میزهای نور مسقف برای دسترسی به منبع نور استاندارد و وسایل نور سنجی برای کنترل نور محیط کار میتوان اشاره کرد.
· انواع نوارهای کنترلی و صفحات استاندارد چاپ: یک فرم چاپی استاندارد باید شامل یک نوار کنترلی عمود بر مسیر تغذیه کاغذ (یا موازی با سیستم تغذیه مرکب) باشد تا اپراتور بتواند کیفیت فرم چاپ شده را به کمک ابزار مختلف اندازهگیری و کنترل نماید. در بعضی موارد نیز برای استحصال مشخصه رنگی یک ماشین چاپ یا هر دستگاه خروجی دیگر و تولید پروفایل آن، از چاپ صفحات استاندارد و (test sheet)استفاده میشود که دارای تصاویر و اجزای خاصی هستند.
· ابزار اتوماتیک خواندن اطلاعات نوارهای کنترل و صفحات استاندارد چاپ : برای قضاوت در مورد کیفیت کار پرینترها و ماشینهای چاپ از ابزار خاصی برای خواندن سریع و اتوماتیک نوارهای کنترل یا رنگهای مندرج در صفحات استاندارد چاپ استفاده میشود تا بتوان با مقایسه اطلاعات حاصل با دادههای مبنا، به تولید پروفایل آن دستگاه خروجی اقدام کرد.
· انواع اطلس رنگ: استفاده از اطلسهای رنگ استاندارد در میان طراحان و بسیاری از دست اندارکاران کار تولید یک محصول چاپی رواج بسیاری دارد که بسته به نوع کاغذ و مرکب انواع مختلفی دارند.
اصلاح و تکرار عملیات: در این مرحله با توجه به نتایج حاصل از اندازهگیری کیفیت محصول در حال تولید و مقایسه آن با مشخصات استاندارد کیفی مبنا به اشتباهات احتمالی پی برده و قبل از اینکه جبران اشتباه منجر به صرف هزینه هنگفت و هدر رفتن زمان شود به اصلاح اشکالات اقدام میکنیم. طبیعی است که هرچه فاصله زمانی و مکانی اشتباه کشف شده از مراحل آخری تولید بیشتر باشد هزینه اصلاح کمتر و جبران اشتباهات ساده تر است.از آنجاییکه در کشور ما بهطور معمول هیچ یک از مراحل چهارگانه ذکر شده بدرستی انجام نمی شود و دست اندرکاران تولید اطلاع کافی درباره موارد فوق ندارند، طبیعی است که لوازم این مراحل نیز مورد بی توجهی قرار بگیرد و در پشت خریدهای کلان و بعضاً میلیاردی ناپدید شود.
دلایل کمتوجهی به مدیریت رنگ در کشور ما فراوان است، از جمله:
در صورتیکه چاپخانهها و دیگردست اندرکاران فرایند تولید با چگونگی استفاده از این ابزار آشنا نشوند امکان تولید استاندارد محصولات چاپی وجود نخواهد داشت و در نتیجه دست یابی به بازارهای جهانی و رقابت با تولیدکنندگان خارجی تقریباً منتفی میشود.
شرکتهای ایرانی باید متوجه این موضوع باشند که تنها در سایه حضور کلیه عوامل مؤثر بر کیفیت (نظیر پرسنل ماهر و ابزار مورد نیاز) تحقق آن امکان پذیر خواهد شد.
سخن آخر اینکه هر چند پیوسته شاهد پیشرفت در سیستمهای کنترل رنگ ماشینهای چاپ هستیم و بسیاری از اعمالی که در گذشته به صورت دستی انجام میشد امروزه به طور خودکار انجام میشود، باید توجه داشت که کار با این سیستمها نه تنها ساده تر از قبل نیست بلکه برای استفاده بهینه از تجهیزات بسیار گران قیمت امروزی به افرادی بسیار ماهرتر از قبل و مطلع از مبانی کنترل کیفیت کار چاپی و بخصوص از جنبه رنگ نیاز است که تربیت چنین افرادی کار ساده ای نیست. بدین خاطر است که در عین سرمایه گذاری بر گران قیمت ترین دستگاهها و آخرین تکنولوژیها نتیجه کار در بیشتر مواقع با گذشته تفاوتی ندارد که ناشی از ضعف دانش فنی و بهره نگرفتن از همه عوامل لازم است.
نویسنده : مهندس خدایار صادقی |
استانداردهای بینالمللی چاپ
استاندارد در صنعت چاپ اهمیتی مضاعف دارد. زیرا استانداردها باعث میشوند تا کلیه عوامل مؤثر در چرخه تولید یک کار چاپی از چاپکار تا خریدار، لیتوگراف و فروشنده دستگاه بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. بدون این استانداردها ارتباط مناسب بین بخشهای مختلف صنعت چاپ انجام پذیر نیست.
بهترین راه برای ارایه توصیفی موجز از نیازی که برای استاندارد وجود دارد رجوع به تعریفی است که شرکت ایزو (سازمان بینالمللی استانداردها) از خود ارایه داده است: <ارتقا استانداردسازی و فعالیتهای در ارتباط با آن در جهان برای تسهیل تبادل کالا و خدمات و همچنین توسعه همکاریها در عرصههای فکری، علمی، تکنولوژیک و فعالیتهای اقتصادی>. بسیار روشن است که این اهداف میتوانند راه را برای توسعه روشهای استانداردسازی در هر عرصه و صنعتی هموار کنند. به شرط آنکه افرادی که مسیر حرکت صنعت را تعیین میکنند برای استفاده جمعی از استانداردها به توافق برسند.
ایزو (ISO) چیست؟
ایزو در سال 1946 و در شهر ژنو شکل گرفت. پذیرش یا عدم پذیرش استانداردهایی که این سازمان تعیین میکند داوطلبانه است و سازمان استانداردسازی هر کشور میتواند بنا به مقتضیات و مصالح خود از آنها استفاده کند. اعضا اختیار کامل دارند که از استانداردهای ویژه خود استفاده کنند. این سازمان توسط اعضای هیأت مدیره که به سهم خود کمیتههای فنی را برای توسعه استانداردها تعیین میکند، مدیریت میشود.
کمیتههای فنی خود به شاخهها و کمیتههای فرعی تقسیم میشوند و کارها را به عهده میگیرند. در این کمیتهها متخصصان بینالمللی در شاخههای مختلف علمی و صنعتی عضویت دارند. دستورالعمل مشخصی برای تصویب و تأیید یک سند توسط کمیتههای ملی هر کشور طی مراحل مختلف وجود دارد. در هر یک از این کمیتههای ملی، متخصصان هر کشور عضویت دارند، برای کسب استاندارد ایزو مراحل زیر باید طی شود.
1 NP - یا Newwork Proposal در این مرحله پیشنهاد ارایه شده و بحث و گفتوگوهای فنی انجام میپذیرد.2 WD - یا Working Draft یک طرح اولیه و پیش نویس از کارهایی که باید انجام پذیرد تهیه میشود.3 CD - یا Committee Draft در این مرحله کمیته یک پیشنویس ارایه میدهد.4 TR - یا Technical Report در آخرین مرحله گزارش فنی نهایی ارایه میشود.
اعضای سازمان ایزو شامل 184 نهاد محلی استانداردسازی، 2981 نهاد فنی (شامل 188 کمیته فنی، 546 کمیته فرعی، 2224 گروه کاری و 23 گروه مطالعه) میشوند. 37 نفر پرسنل مسؤول خدمات اداری و فنی، دبیرخانه گروههای فنی و گروههای فرعی هستند. نهادهای استانداردسازی ملی از جمله ANSI در آمریکا، BSI در انگلیس، JSA در ژاپن و DIN در آلمان نیز وجود دارند که در برخی مواقع استانداردهای ویژه خود را که مناسب بازارهای کشورهای خودشان است ارایه میکنند.
استانداردهای مختلف برای چاپ
یکی از اهداف اصلی استانداردسازی در چاپ محدود کردن منحنیهای مشخصات فنی ممکن به چند استاندارد فراگیر است. در چند سال اخیر استانداردهای گوناگونی برای صنعت چاپ تدوین شده که کلیه جنبههای تولید کار چاپی را در بر میگیرد. در اینجا مروری داریم بر مهمترین استانداردهای چاپ افست.
استاندارد: BVD/ FOGRA این استاندارد برای هماهنگسازی بین فرایندهای چاپ افست توسط انجمن آلمانی تکنولوژی چاپ و آمادهسازی (FOGRA) به سفارش فدراسیون صنایع چاپ آلمان (BVD) در اوایل دهه 80 ارایه شد. در سال 1992،ترجمه انگلیسی دومین ویرایش بازبینی شده. این دستورالعمل برای استانداردسازی فرایند چاپ افست(Instructions for Standardisation of the Offset Printing press) منتشر شد. این دستورالعمل شامل سه بخش کلی میشود. ظ چگونه از تجهیزات کنترل و دیاگرامها استفاده کنیم
- استانداردسازی برای تولید و تصویرگذاری روی پلیت- استانداردسازی برای چاپ افست
استاندارد: SWOP استاندارد SWOP که برای چاپ نشریات با استفاده از سیستم رول افست تدوین (Specifications for Web Offset Publications) شده در سال 1975 ارایه شد و در سال 1976 نام SWOP برای آن برگزیده شد. در سالهای بعد این استاندارد به روز شدSWOP . عمدتاً توسط چاپکاران و ناشران آمریکایی مورد استفاده قرار میگیرد. این استاندارد از بخشهای کلی زیر تشکیل شده است:- مقدمه- دستورالعمل برای چاپ رول- بخش ارجاعات عمومی (آمادهسازی فایل خروجی، فیلم نهایی، ساخت و تبادل فایلهای الکترونیک، نمونهگیری، گزارش کنترل استاندارد برای آگهیهای ارسالی) استاندارد: FIPP این استاندارد اروپایی برای چاپ نشریات ادواری با استفاده از سیستم افست در سال 1984 تدوین شد. ارایه دهنده این استاندارد فدراسیون بینالمللی نشریات ادواری (International Federation of the periodical press ) است. این استاندارد اروپایی مشابه استاندارد SWOP در آمریکا است. چهارمین ویرایش بازبینی شده این استاندارد که در سال 1994 منتشر شد دارای عناوین کلی زیر است.
- مقدمه - طراحی صفحه و تفکیک رنگ- ترام گذاری هافتون- فیلمهای تفکیک شده نهایی- نمونه رنگی (جزییات فنی در ماشین چاپ و خارج از ماشین چاپ)
مشاهده اوریژینالها و نمونهها
استاندارد :UKONS این استاندارد چاپ افست برای روزنامههای انگلیسی توسط پایرا طراحی و تدوین شده است. استاندارد UKONS مخفف (UK Offset Newspaper Specifications) است و بخشهای آرتورک، فیلمهای چهار رنگ، ظهور پلیت، نمونهگیری و تولید کار چاپی را دربر میگیرد. استاندارد: SNAP این استاندارد برای چاپ آگهی روزنامه با استفاده از سیستم افست رول کلدست تدوین شده است.
SNAP مخففSpecifications for NonHeat Advertising Printing و معادل استاندارد UKONS در کشور انگلیس است.
استاندارد بینالمللی پایرا
:(Pira International) این استاندارد برای فرایند چاپ افست در سال 1985 ارایه شد. این دستورالعمل چاپ رنگی افست
(Standardised Lithographic Colour Printing) نام دارد و تنها تا مرحله ظهور فیلمهای تفکیکی را در بر میگیرد. این استاندارد براساس سطوح چاپ پذیر گلاسه و غیر گلاسه تدوین شده است.
استاندارد : BRUNNER System
BRUNNER System در قالب یک استاندارد تعریف و منتشر نشده است، بلکه همراه با نوار کنترل رنگ همین سیستم در قالب یک کاتالوگ رهنمود و پیشنهاداتی برای استانداردسازی ارایه میدهد.
استاندارد: Gracol نام Gracol مخفف عبارت General Requirements for Applications in) Commercial Offset Lithography ) یا دستورالعملهای کلی برای چاپ افست تجاری است. این استاندارد ابتدا در سال 1996 عرضه شد. هدف اصلی طراحان این استاندارد ارایه دستورالعملهایی برای تسهیل ایجاد ارتباط و کاهش باطلهها و ضایعات در چاپ افست تجاری است. ویرایش دوم این دستورالعمل که در سال 1998 ارایه شد شامل برنامهریزی، طراحی، ضبط و دریافت تصویر(image capture) ، خروجی، چاپ، صحافی، عملیات تکمیلی، کاربرگهای فنی (technical worksheets) میشود. تمام این استانداردها اکنون در استاندارد 130 ISO TC ادغام شده تا از این طریق یک استاندارد جهانی کلی برای چاپ ارایه شود.
استاندارد ایزو 9000
ایزو 9000 استاندارد مدیریت کیفیت است. برای کسب این گواهینامه شرکتها باید کلیه فرایندها و عملکرد خود را بهصورت مکتوب ارایه کنند. این استاندارد برای دستیابی به مدیریت کیفیت جامع (Total Quality Management) ضروری است. ایزو 9000 از چندین استاندارد مختلف تشکیل شده است.
ایزو 9000 ( 9000 : (ISO شامل دستورالعمل و تعاریف پایهای و کلی میشود.
ایزو 9001 (9001 : (ISO برای چاپکارانی که مایلند سیستم کیفیت خود را بهصورت ثبت شده ارایه کنند این سیستم شامل مواردی چون طراحی، توسعه، ساخت، تولید و تحویل به مشتری میشود.
ایزو 9002 (9002 : (ISO در این استاندارد هیچ دستورالعملی برای طراحی و توسعه فعالیتها پیشبینی نشده است.
ایزو 9003 (9003: (ISO این استاندارد تنها برای کنترل نهایی و تست کالا بهکار میرود.
ایزو 9004 (9004: (ISO این استاندارد برای سیستم مدیریت کیفیت بهکار میرود.
اکثر چاپخانههای تجاری میتوانند از این استاندارد به عنوان یک شاخص کیفی استفاده کنند. ایزو 9004 یک استاندارد کیفی برای تولید و نصب تجهیزات است.
این استانداردها کلی هستند و به تنهایی نمیتوانند دلیلی بر کیفیت تولیدات یک شرکت باشند. چه بسا شرکتهایی که دارای گواهینامه ایزو 9000 هستند ولی تولیدات باکیفیتی ارایه نمیدهند. به همین خاطر برای صنعت چاپ به استانداردهای دقیق و مشخصی نیاز بود. که سازمان ایزو آنها را ارایه کرده است.
استانداردهای اختصاصی ایزو برای صنعت چاپ
پس از سالها مطالعه و ارایه استانداردهای اولیهای چون استانداردهای تبادل دادههای دیجیتال یا DDES (Digital Data Exchange Standards) در سال 1985، فرمت تبادل کاربر یا UEF (User Exchange Format )، در سال 1986 و کمیته شماره 8 برای تکنولوژی تصویر یا 1.8LT (8(Image Technology Committee no . در سال 1988، بالاخره در سال 1996 سازمان ایزو استاندارد ایزو 12647 را برای صنعت چاپ ارایه کرد. استانداردهای اولیه تنها تبادل دادههای دیجیتال را در بر میگرفتند ولی ایزو 12647 کلیه جنبههای چاپ را شامل میشد. این استاندارد توسط کمیته فنی تکنولوژی چاپ ایزو یا 130 ISOTCتهیه و تدوین شد. پس از بیش از یک دهه عدم فعالیت بالاخره در سال 1989 جلسه عمومی این کمیته با حضور نمایندگانی از 12 کشور در شهر برلین برگزار شد.
130ISOTC شامل استانداردسازی واژگان، روشهای تست و آزمایش و کلیه ویژگیهای تکنولوژی چاپ از مرحله تهیه اوریژینال تا محصول چاپی نهایی میشود. این کمیته تاکنون 47 استاندارد مختلف برای صنعت چاپ تدوین کرده است. یکی از مهمترین استانداردهای چاپی، ایزو(12647 (ISO است که شامل کنترل فرایند برای ساخت فیلمهای چهاررنگ هافتون، نمونهگیری و تولید چاپ میشود. از این استاندارد در سطح بینالمللی و در چارچوب استانداردهای کیفی ایزو 9002 میتوان استفاده کرد. این استاندارد جامع به سهم خود شامل چندین استاندارد تخصصیتر میباشد.
ایزو 1-12647 (1996): روشهای اندازهگیری و پارامترها
ایزو 2-12647 (1996): فرایند چاپ افست که شامل: فیلمهای تفکیکی رنگی (کیفیت فیلم، ترامگذاری و زاویه ترام، شکل نقاط، تلرانس اندازه تصویر جمع اندازههای تونها، میزان خاکستری)، چاپ (رنگ سطح چاپپذیر و جنس آنکه میتواند گلاسه و غیر گلاسه باشد، رنگهای مرکب پس از چاپ، براقیت مرکب، تلرانس پردازش تصویر، چاقی ترام، تلرانسها و میزان گستردگی تنهای متوسط) میشود.
ایزو 3-12647 (1998): این استاندارد مربوط به چاپ افست کلدست و لترپرس برای روزنامهها است.
ایزو 4-12647 (هنوز منتشر نشده است): استاندارد چاپ گراور
ایزو 5-12647 (2001): استاندارد چاپ سیلک اسکرین
ایزو 6-12647 (هنوز منتشر نشده است): استاندارد چاپ فلکسو
ایزو 7-12647 (هنوز منتشر نشده است): این استاندارد یک مرجع چاپی است برای تبادل دادههای الکترونیک.
استانداردهای گوناگون دیگری برای بخشهای مختلف صنعت وجود دارند. به عنوان مثال:
ایزو 12635 (1996): تکنولوژی چاپ، پلیتهای افست و ابعاد کارهای چاپی
ایزو 12664 (1996): تکنولوژی چاپ، تعیین خواص رئولوژیکال (سیال بودن) مرکبهای خمیری با استفاده از ویسکومتر
ایزو 2864: استاندارد مرکبهای افست برای چاپ سه رنگ و چهار رنگ
ایزو 12218 (1997): تکنولوژی چاپ، کنترل فرایند، ظهور پلیت
ایزو 12636 (1998): تکنولوژی چاپ، لاستیک برای چاپ افست
ایزو 1-15930 (2001): تکنولوژی چاپ تبادل دادههای دیجیتال در پیشازچاپ
استفاده از فرمت PDF بخش یک: در این دستورالعمل تبادل کامل اطلاعات با استفاده از دادههای CMYK و فرمتهای 1PDF/X- و PDF/X1a توضیح داده شده است. با وجود فعالیتهای فراوان هنوز ارایه و بهکارگیری استانداردهای فراگیر در صنعت چاپ از اقبال عمومی برخوردار نشده است. با این حال نیاز فراوانی به این استانداردها احساس میشود.
تا کنون مزیت استانداردهای ارایه شده برای صنعت چاپ نیز در هنگام تبادل دیجیتال فایلها آشکار شده است. ولی تبادل کافی نیست باید مشخصات دقیقی از فایلهایی که مورد تبادل قرار میگیرد نیز ارایه شود. همین امر نیاز به توسعه استانداردها را به وجود آورده و به استفاده از آنها نیز کمک خواهد کرد.
در شماره 342 ماهنامه صنعت چاپ، مقاله ارزشمندی با عنوان «مفهوم کیفیت در صنعت چاپ» درج شده بود. مطالعه آن مقاله انگیزهای شد که نکاتی در این باب بنویسم. در مورد اصطلاح «بهرهوری» که از مفاهیم کلیدی و اساسی صنعت و اقتصاد بهشمار میرود، در چند مورد تعابیری بهکار رفته که از دقت کافی برخوردار نیستند. در این مقاله نوشته شده است: «متوسط بهرهوری کل سالانه صنایع تولیدی کالاهای مصرفی (آمریکا) بین سالهای 1950 الی 1993 حدود چهار درصد بوده است، این رقم برای صنعت چاپ از یک درصد تجاوز نمیکند.» توضیح اینکه «متوسط بهرهوری» در اینجا بیمعناست و عبارت صحیح «متوسط رشد بهرهوری» است. سپس آمده است که بهنظر میرسد چاپخانهها بیش از حد، توجه خود را به بهرهوری تجهیزات معطوف کردهاند و از بهرهوری کل سیستم غافل ماندهاند، اما دلیلی برای این ادعا ارایه نشده است. پایین بودن نرخ رشد بهرهوری ناشی از بیتوجهی نبوده، بلکه به توان و امکانات صنعت و شکل تغییرات و تحولات در دورههای مختلف بستگی دارد. رشد بهرهوری صنایع در دورههای مختلف لزوماً یکسان نخواهد بود و این عیب و ایراد بهحساب نمیآید.
نویسنده محترم پس از ذکر نکاتی درباره زنجیره تأمین در صنعت چاپ، انواع چاپ و ماهیت ساخت و تولید آن، ناگهان پرسشی با عنوان «علت پایین بودن بهرهوری صنعت چاپ در چیست؟» را مطرح کرده و بعد با همین پیشفرض، سه عامل «تنوع، پیچیدگی و پویایی» را دلیل پایین بودن بهرهوری دانستهاند. هیچکدام از این عوامل به کاهش یا پایین بودن بهرهوری مربوط نمیشوند. بهرهوری در صنعت امری نسبی و مشروط بوده و مقیاس و معیار آن در درون همان صنعت نهفته است. اگر صنعتی مانند نساجی به نیروی انسانی زیادی متکی باشد، نمیتوان ضعف مدیریت را عامل پایین بودن بهرهوری در آن صنعت دانست. بهرهوری در هر صنعتی نسبت به امکانات فنی و امکان تغییرات و اصلاحات در مقایسه با تجهیزات و سازماندهی و مدیریت مطلوب یا ضعیف واحدها سنجیده میشود.
البته با افزایش بهرهوری در هر واحدی، هزینهها کاهش یافته و سودآوری افزایش مییابد، اما با این ملاکها نمیتوان گفت که بهرهوری در فلان صنعت پایین یا بالاست، مگر آنکه مقیاس و مرجعی برای مقایسه در همان صنعت و در جایی دیگر موجود باشد. توان تولید در هر صنعتی به سطح علمی و تکنولوژی و اتوماسیون در مقطع و زمان تولید بستگی دارد. از اینرو نمیتوان انتظار داشت که بهرهوری صنعت خودروسازی صد سال پیش با اکنون یکی باشد، اما میتوان گفت که مثلاً بهرهوری صنایع خودروسازی ژاپن (در مجموع) با توجه به اتوماسیون بالاتر، تجهیزات پیشرفتهتر، نیروی انسانی کارآمدتر و ماهرتر و مدیریت بهتر، از صنایع خودروسازی ایران بالاتر است. بنابراین، نمیتوان گفت که بهطورکلی بهرهوری صنایع خودروسازی پایین یا بالاست.
نویسنده در توضیح سه عامل تنوع، پیچیدگی و پویایی نیزکه به گمان وی سبب کاهش بهرهوری در صنعت چاپ میشوند، تعبیرها و تفسیرهای مغشوش و ناروشنی ارایه کرده است. مثلاً پویایی را استفاده همهگیر از فناوریهای نوین کامپیوتری و الکترونیک در تجهیزات تعریف کرده و آن را با عبارات «وجود رقابت بسیار نزدیک بین عرضهکنندگان خدمات چاپی در ارایه خدمات نوین و با کیفیت بالاتر به مشتریان محصول چاپی باعث شده است که عمر تجاری تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری چاپ بسیار کوتاه شده ...» عامل پایین بودن بهرهوری در صنعت چاپ دانسته است. در صورتی که پویایی و پیشرفت و استفاده از فناوریهای نوین نه تنها عامل پایینآورنده بهرهوری نیست، بلکه عامل ارتقای بهرهوری و حتی سودآوری است. وجود رقابت بسیار نزدیک نیز در کوتاهمدت بهطور عمده با سودآوری ارتباط دارد نه بهرهوری. ارتباط میان رقابت و عمر تجهیزات نیز شرح دیگری دارد. بخش بعدی آن مقاله به تعریف و مفاهیم کیفیت در چاپ و محصول چاپی اختصاص دارد که حاوی نکات کاربردی و سودمندی است. پس از اشارات فوق لازم است که قدری به مفهوم بهرهوری و امور مرتبط بپردازم.
بهرهوری به زبان ساده
به زبان ساده، بهرهوری (productivity) استفاده بهینه از عوامل تولید و استفاده مؤثر و کارآمد از ورودیها یا منابع برای تولید محصول یا خروجیهاست. عوامل تولید را سرمایه، تجهیزات، نیروی کار، مواد اولیه، انرژی و اطلاعات تشکیل میدهند. بهرهوری از مفاهیم و شاخصهای مهم اقتصادی و صنعتی بهشمار میرود. این شاخص میزان کارآیی و کاربرد بهینه عوامل تولید را نشان میدهد.
بنا به اهمیت بهرهوری در اقتصاد، در قانون برنامه چهارم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، رشد اقتصادی هشت درصد منظور گردیده و آمده است: «تمام دستگاههای اجرایی ملی و استانی مکلفاند در تدوین اسناد ملی، بخشی، استانی و ویژه، سهم ارتقای بهرهوری کل عوامل در رشد تولید مربوطه را تعیین کرده ... به طوری که سهم بهرهوری کل عوامل در رشد تولید ناخالص داخلی حداقل به01/31% برسد.»
بهرهوری به دو نوع جزء و کل تقسیم میشود. در بهرهوری جزء کارآیی هریک از عوامل تولید و در بهرهوری کل (TFP) کارآیی کل عوامل تولید سنجیده میشود. چرخه مدیریت بهرهوری به صورت PDAC تعریف میشود که به معنی برنامه یا طرحریزی، اجرا، اقدام اصلاحی و کنترل و تأیید است.
رابطه بهرهوری و سودآوری
در واقع رشد بهرهوری یا بهبود بهرهوری در هر واحد تولیدی یا خدماتی موجب کاهش هزینهها، افزایش سود، استفاده بهینه از مواد و انرژی، افزایش تولید (با همان دادهها) و تحرک فکری و بروز استعدادهای مدیران و کارکنان میشود. در کل کشور نیز بهبود بهرهوری، رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی، ارتقای سطح زندگی و مصرف بهینه منابع را به ارمغان میآورد.
بهرهوری عین سودآوری (profitability) نیست. ممکن است در حالتی بهرهوری بالا و سودآوری پایین باشد و نیز عکس این هم ممکن است. البته هیچکدام از این دو حالت طبیعی و مطلوب نیست و با روشهای مشخص قابل اصلاحاند. عوامل مؤثر بر بهرهوری به دو گروه داخلی و خارجی تقسیم میشوند. عوامل داخلی شامل عوامل سخت، ازجمله تکنولوژی، مواد و ... و عوامل نرم شامل سازمان، مدیریت و ... است. عوامل خارجی را نیز رقبا، دولتها، و مقررات و تغییرات اقتصادی، زیرساختها، منابع طبیعی و سیاستهای پولی و ... تشکیل میدهند. عواملی مانند بیمیلی و بیعلاقگی کارکنان، سطح پایین اتوماسیون، گردش کار ناکارآمد، ضایعات بالا، توقف بیش از حد متعارف ماشینآلات بر اثر خرابی، قطع برق و ... از میزان بهرهوری میکاهند.
بهرهوری از نگاه بینالمللی
سازمانهای بینالمللی تعاریف مختلفی برای بهرهوری ارایه کردهاند:
- سازمان بینالمللی کار (ILO) بهرهوری را اینگونه بیان میکند: «محصولات مختلف با ادغام چهار عامل اصلی زمین، سرمایه، کار و سازماندهی تولید میشوند. رابطه بازدهی تولید با یکی از این عوامل مشخصکننده میزان بهرهوری است.»
- آژانس بهرهوری اروپا (EPA) بهرهوری را «درجه استفاده مؤثر از هریک از عوامل تولید» میداند.
- سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) نیز بهرهوری را اینگونه تعریف میکند: «بهرهوری نسبت ستانده به یکی از عوامل تولید است و عوامل تولید ممکن است سرمایه، کار، موادخام، انرژی و مواد دیگر باشد.»
بهبود بهرهوری در همه عرصههای زندگی ازجمله مراکز آموزشی، درمانی و خدماتی مطرح است و اهمیت آن به حدی است که مانند محیطزیست در بسیاری از کشورها برای نهادینهسازی آن از همان ابتدای تحصیل به دانشآموزان آموزش داده میشود. مثلاً در تایلند به دانشآموزان سالهای اول تا سوم رعایت بهرهوری در زندگی فردی و به سالهای چهارم تا ششم استفاده از بهرهوری در خانواده و مدرسه و جامعه آموزش داده میشود. دانشآموزان سالهای هفتم تا نهم یاد میگیرند که چطور با بهرهوری نقش مثبتی در اقتصاد و محیطزیست و فرهنگ جامعه داشته باشند.
در مالزی بهرهوری سهم قابلتوجهی در تأمین رشد اقتصادی داشته است، به طوری که سهم بهرهوری کل عوامل در تأمین رشد اقتصادی در برنامه اول مالزی (1990- 1981) به طور متوسط سیزده درصد، برنامه دوم (2000- 1991) حدود 5/25 درصد و در برنامه جامع سوم (2010- 2001) پیشبینی میشود 5/42 درصد باشد.
حرکت بهرهوری در ژاپن در سال 1995 و همزمان با تأسیس مرکز بهرهوری در این کشور آغاز شد. بررسیها نشان میدهد که بهرهوری مهمترین منبع رشد اقتصادی در این کشور بوده و سهم آن از رشد اقتصادی طی دوره 2000- 1980 به 5/68 درصد رسیده است.
نهاد ایرانی بهرهوری
ایران در سال 1344 بدون اینکه سازمان ملی بهرهوری داشته باشد به عضویت سازمان بهرهوری آسیا (APO) در آمد. با پیروزی انقلاب اسلامی، عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان مزبور حالت تعلیق به خود گرفت. دوباره در سال 1367، مجلس شورای اسلامی عضویت جمهوری اسلامی ایران را مورد تصویب قرار داد. عمدهترین وظایف سازمان ملی بهرهوری ایران به شرح زیر است:
• انتقال تجارب سایر کشورها در حرکت بهرهوری به کشور
• ترویج فرهنگ بهرهوری و توصیه راههای ارتقای آن
• تسهیل حرکت بهرهوری
• ارایه خدمات مشاورهای، مطالعاتی و پژوهشی مرتبط با بهرهوری
• گسترش همکاریهای ملی، منطقهای و بینالمللی در زمینه بهرهوری
به گفته رئیس سابق سازمان ملی بهرهوری ایران، متوسط رشد شاخص بهرهوری کشور در یک دهه اخیر 9/0 درصد بود.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، محسن میرزایی در آیین تودیع خود (خرداد 89) گفت: «در یک دهه گذشته متوسط نرخ رشد بهرهوری نیروی کار در کشور 7/1 درصد و نرخ رشد بهرهوری سرمایه 2/0 درصد بوده است.» وی با بیان اینکه بهرهوری یک شاخص معمولی نیست، افزود: «بهرهوری انعکاس ملی عملکرد نظام اقتصادی– اجتماعی و فرهنگی یک جامعه است.» رئیس سابق سازمان ملی بهرهوری با طرح این پرسش که چرا با وجود تلاشهای زیاد در زمینه ارتقای بهرهوری، نتایج آنگونه که انتظار میرفت، نبود؟ به ریشهیابی موانع بهرهوری در کشور پرداخت و گفت: «این موضوع ریشه در رفتارها و ساختارهایی دارد که اگر در اصلاح آنها توفیق نداشته باشیم، نمیتوانیم میزان بهرهوری سرمایه و نیروی کار را در کشور ارتقا بدهیم.»
برخی منابع:
دوماهنامه مدیریت بهرهوری، شماره 3، خرداد و تیر 1389، ص 19.
ولیزاده زنوز، پروین؛ بررسی بهرهوری در اقتصاد ایران، مجموعه پژوهشهای اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی، 1384.
Apo Productivity Databook 2009, Asian Productivity Organization
ضایعات تولید شده و منابع تلف شده در یک چاپخانه بسیار متنوع است که ممکن است بسیاری از آنها از دید چاپخانهداران پوشیده باشد. در حالی که محصولات چاپی تولید شده توسط چاپخانهها بسیار مختلفاند، اما ضایعات مشاهده شده در همه چاپخانهها تا حد زیادی مشابه است. لذا برای تشریح انواع ضایعات بوجود آمده در یک چاپخانه از دو نوع نگرش سنتی و صنعتی استفاده میکنیم:
الف) ضایعات از منظر سنتی
در تفکر سنتی، وقتی صحبت از ضایعات یک واحد چاپی میشود، ذهنها به سمت کاغذ یعنی هزینهبرترین ماده اولیه- چه به شکل چاپی و یا غیر چاپی آن- میرود و منظور از ضایعات چاپی، همان باطلههای تولید شده به هنگام آمادهسازی ماشین و مراحل چاپ است. ولی باید توجه داشت که حتی در نگاه سنتی نیز علاوه بر کاغذ ، انواع دیگری از ضایعات و تلفات در یک چاپخانه مشاهده میشود که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد :
ضایعات کاغذ : اولین رتبه در ضایعات تولید شده، متعلق به حجم کاغذ باطله شده و سرمایهای است که بابت این کاغذهای باطله شده به هدر رفتهاست. کاغذهای مورد استفاده در چاپ بهطور معمول در چهار مرحله باطله میشوند:
1- قبل از مرحله چاپ و در حین حمل و نقل کاغذ به چاپخانه و یا برش اولیه کاغذ
2- در مرحله شروع چاپ تا زمان تنظیم شدن ماشین چاپ
3- در حین چاپ و بهدلایل مختلف نظیر توقفهای ناگهانی ماشین چاپ یا خطای اپراتور
4- بعد از چاپ مثلاً در عملیات تکمیلی یا تبدیلی و در مواقعی که مشتری کار را عودت میدهد و قبول نمیکند
برای جلوگیری از باطله شدن کاغذ راههای مختلفی وجود دارد که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد :
- پیاده سازی سیستم مدیریت و اندازهگیری رنگ با تمام جوانب آن و به کاملترین شکل. در این حوزه، استاندارد شدن چاپ هدف اصلی شمرده میشود که برای این منظور مشخصات رنگی ماشین چاپ یا اثر انگشت رنگی آن به دست آمده و پس از اطمینان از انطباق پروف با مشخصات چاپ، امکان تولید محصول چاپی بر طبق استاندارد فراهم میشود. خوشبختانه فناوری در این قسمت بسیار پیشرفته بوده و تمام ابزار نرمافزاری و سخت افزاری لازم برای اینکار مهیا است و از این نظر مشکل خاصی وجود ندارد.
- برای تنظیم رفتار رنگی ماشین چاپ و تنظیم سریع شیرهای مرکب از دادههای قبلی ثبت شده استفاده شود.
- برای تکرار چاپ سفارشاتی که قبلاً چاپ شدهاند از دادههای ثبت شده برای تنظیمات هوا، ابعاد کار و خشککنها استفاده شود. خوشبختانه فناوریهای جدید این امکان را در اختیار ما میگذارد.
- برای جلوگیری از ضایع شدن حداقل کاغذ، امکان استفاده از سیستمهای دنسیتومتری و اسپکترو فوتومتری متصل نیز وجود دارد تا در کمترین زمان ممکن به فرمهای چاپی مورد تأیید از نظر رنگ برسیم. برای رجیستر شدن هر چه سریعتر کار نیز از سیستمهای اتوماتیک کنترل رجیستر متصل به ماشین چاپ میتوان استفاده کرد. این سیستمها تا حد زیادی از میزان باطله کاغذ میکاهند، چرا که دیگر نیازی به متوقف کردن ماشین و کشیدن فرمهای نمونه برای چک کردن کیفیت کار نیست.
- اتلاف انرژی : کاهش انرژی مصرف شده برای هر فرم چاپی به معنای دسترسی به منابع مالی بیشتر برای سرمایهگذاری بر روی ماشینآلات جدید است. در یک ماشین چاپ چند برجه با یک برج کوتینگ، حدود یک سوم انرژی توسط خشککنها، یک چهارم توسط سیستمهای اصلی ماشین، یک پنجم توسط دریچههای هوا و یک دوازدهم برای خنک کردن سیستم رطوبتدهی و کنترل درجه حرارت سیستم مرکب صرف میشود. خوشبختانه در 10 سال اخیر شاهد پیشرفتهای بسیار زیادی در این رابطه بودهایم و از جمله این که:
- با استفاده از فناوریهای نوین فوت کننده هوا و قابلیت کنترل فرکانس، میزان مصرف انرژی تا 50 % کاهش یافته است. در صورتی که از خشکن کنهای UV در ماشین چاپ استفاده شود، بالاست الکترونیکی کاهش یافته و مصرف انرژی کل کاهش مییابد.
- بهرهگیری از ماشین چاپ در سرعتهای بالا ، کیلووات مصرف شده برای هر فرم را کاهش میدهد.
- ضایعات مرکب : حتی بهترین چاپکاران نیز در انتهای هر چاپ به اندازه یک قوطی، با مازاد مرکب روبرو میشوند که حدود 4 % مرکب مصرفی است و این مقدار ضایعات مرکب در سال بسیار قابل توجه خواهد بود. این در حالی است که استفاده از سیستمهای مرکب کارتریجی تا حد زیادی از تلفات مرکب میکاهد.
- اتلاف آب: بهطور معمول در مرحله پیش از چاپ و چاپ، در هنگام ثبوت پلیت یا ساخت محلول افست، مقداری آب مصرف میشود که به کمک فیلترهایی، استفاده چندباره از آنها امکانپذیر شده و از ضایع شدن حجم زیادی از آب جلوگیری میشود.
- انتشار گازهای VOC : استفاده از ابزار شستشوی پارچهای، برای تمیز کردن لاستیک و سیلندر چاپ تا حد زیادی مانع از مصرف محلولهای شستشویی میشود که گازهای VOC (ترکیبات ارگانیک فرار) را به هوا منتشر میکنند.
بدینترتیب بر طبق تحقیقات انجام شده، در صورتی که همه پیشنهادات ارائه شده در بالا بکار گرفته شود چیزی حدود 5 % در هزینههای عملیاتی یک چاپخانه صرفه جویی میشود که برای چاپخانهای با هزینه عملیاتی 20 میلیارد تومان در سال، حدود یک میلیارد تومان میشود.
ب) ضایعات چاپی، از منظر صنعتی
از منظر صنعتی در لایههای پشتی ضایعات سنتی، با ضایعات دیگری روبرو هستیم که غالباً از دید چاپخانهداران پوشیده است. این نوع ضایعات به خاطر انجام کارهای غیر ضروری و بیفایده که به آنها فعالیتهای بدون ارزش افزوده گفته میشود حاصل میشود. فعالیت بدون ارزش افزوده فعالیتی است که در اثر آن هیچ مشخصه ارزشمندی به کالای چاپی در حال تولید اضافه نشود و مشتری بابت آن حاضر به پرداخت پول نباشد. بدین ترتیب هر آنچه که از چنین فعالیتهایی نتیجه شود در یک کلمه چیزی جز ضایعات نخواهد بود. از انواع این ضایعات به موارد زیر می توان اشاره کرد:
1- اضافه تولید یا چاپ کردن بیش از تیراژ درخواستی: به زبان ساده، اضافه تولید به معنای تولید محصول چاپی در تیراژی بیش از حد لازم و مورد درخواست مشتری است. به تولید اضافه، تولید به محض احتیاط نیز گفته میشود. این کار در بهترین شرایط، باعث افزایش زمان سفارش تا تحویل کالا، تحمیل هزینههای انبارداری و سختشدن شناسایی ریشه مشکلات تولید و خطاها میشود. سادهترین راه جلوگیری از اضافه تولید، بستن شیر مرکب است. البته این کار به شجاعت زیادی احتیاج دارد تا مشکلات مخفی شده در پشت اضافه تولید نمایان شود. برای مثال چاپخانهدارانی که از تلفات زیاد در مرحله تاکنی یا صحافی برخوردارند، به خاطر پوشیدهماندن این اشکالات بیشتر چاپ میکنند که ضایعات تلقی میشود. اگر در چنین شرایطی تنها به تیراژ سفارش داده شده مشتری توجه شود، وجود اشکال در مراحل بعد مشخص شده و نسبت به حل آن اقدام میشود. چاپخانهداران بهتر است که از چاپ اضافه برای جبران باطله در مرحله بعد جلوگیری کنند تا به مشکلات مراحل مختلف تولید خود و کیفیت کار اپراتورها و ماشینچیها پی ببرند.
2- تلفات زمانی ناشی از انتظار : هر جا که با انباشتگی محصول چاپی و عدم کاربر روی آن روبهرو باشیم، با ضایعات ناشی از انتظار مواجه شدهایم.
بهطور معمول در روشهای سنتی تولید، بیش از 95 % زمان صرف شده بر روی یک سفارش چاپی، شامل زمانهایی است که آن محصول بلاتکلیف یا منتظر عملیات است. بدینترتیب عمده زمان بین سفارش تا تحویل کالا، ناشی از زمانهایی است که کار چاپی ناتمام، در انتظار شروع عملیات بعدی در کف چاپخانه بلاتکلیف است.
علت مواجه شدن با این حالت، بیشتر به خاطر گردش ضعیف مواد، طولانی بودن زمان تولید سفارشات و فاصله زیاد واحدهای تولید با یکدیگر است. به عبارت دیگر یک ساعت وقفه در یک فرآیند گلوگاهی، به معنای یک ساعت وقفه در تولید خروجی چاپخانه است که به هیچ عنوان قابل جبران نیست. اتصال فرآیندها به یکدیگر به نوعی که خروجی یکی بهطور مستقیم به دیگری تغذیه شود، تا حد زیادی زمان انتظار را کاهش میدهد. از جمله زمانهایی که به خاطر انتظار بیمورد تلف میشود، به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
- اتلاف وقت به خاطر طولانی شدن زمان تعویض یک سفارش با سفارش دیگر بر روی ماشین چاپ
- انتظار محصولات چاپی نیمهکارهای که منتظر عملیات بعدی هستند
- انتظار برای رسیدن مواد اولیه به ماشینخانه
- انتظار به خاطر خرابی ماشین
- زمان صرف شده برای نصب پلیت روی ماشین چاپ
- انتظار برای تأیید نمونه چاپی
- تأخیر در دریافت فرم سفارش توسط عوامل تولید
- انتظار برای دریافت پاسخ پرسشی که قبلاً باید گرفته میشد (نظیر مشخصات فنی کار چاپی، تیراژ و... )
- انتظار برای فرستاده شدن دوباره فایلی که در ابتدا اشکال فنی داشته و باز نمیشده است، ولی لیتوگرافی در زمان حضور مشتری آن را چک نکرده است و ...
3- انبارداری بیمورد : انباشتگی مواد اولیه نظیر بندهای کاغذ بلاتکلیف، کار چاپی نیمه کاره و محصول چاپی نهایی در قسمتهای مختلف چاپخانه، نتیجه بارز وجود اشکال در سیستم است. انبار کردن زیادی مواد اولیه، باعث مخفی ماندن مشکلات در ماشینخانه شده و مانع شناسایی و حل این مشکلات به منظور بهبود عملکرد عملیات تولید میشود. انبار کردن زیادی سبب افزایش زمان سفارش تا تحویل کالا، اشغال فضای ماشینخانه، تأخیر در شناسایی مشکلات و بیارزش شدن اهمیت ارتباط درست و مؤثر چاپخانه در درون و یا با بیرون خود میشود. اگر حرکت مواد، میان بخشهای مختلف تولید و پشتیبانی به سهولت صورت گیرد، بهبود کیفیت خدمات به مشتریان امکانپذیر شده و از انبارداریهای بی مورد و هزینههای مربوطه کاسته میشود . برای مثال اگر ارتباط درستی میان چاپخانه و مشتری وجود داشته باشد، مشتری از زمان پایان عملیات تولید و آماده شدن نهایی سفارش خود آگاه بوده و به محض اتمام تولید، کار خود را تحویل میگیرد و از چاپخانه میبرد. این در حالی است که در اغلب موارد با انباشتگی کارهای آماده در محیط چاپخانه روبرو هستیم که مشتری برای تحویل گرفتن آنها هنوز مراجعه نکرده است و این حالت نه تنها فضای زیادی از چاپخانهها را که به طور عمده کوچک هم هستند میگیرد، بلکه احتمال خراب شدن محصول چاپی را نیز افزایش میدهد.
4- حمل و نقل و انتقال بیمورد مواد و کالا: نقل و انتقال سفارشهای چاپی تکمیل نشده بین بخشهای مختلف تولید، هزینهبر بوده و چیزی به ارزش کالا اضافه نمیکند. نقل و انتقال بیشازحد و غیرضروری محصولات چاپی باعث خراب شدن کارهای چاپی و صدمه دیدن کیفیت کار میشود. اگر هم از وسایل خاص نقل و انتقال برای جابجایی کارهای چاپی استفاده میشود، خود مستلزم سرمایهگذاری بر روی خرید این تجهیزات بوده و در عین تحمیل هزینههای بیشتر به چاپخانه، هیچ ارزشی به محصول اضافه نمیکند. البته همیشه نمیتوان از نقل و انتقالها جلوگیری کرد، چرا که جابجایی دستگاهها خود هزینه بر بوده و از طرفی شناسایی آن که چه کاری باید بعد از کارهای دیگر رخ دهد همیشه ساده نیست. برنامهریزی ضعیف تولید و هماهنگ نبودن واحدهای مختلف تولید با یکدیگر ممکن است باعث نقل و انتقال بی مورد و مکرر کارهای چاپی نیمهکاره بین بخشهای مختلف تولید شود.
5- انجام عملیات غیرضروری : خارجیها ضربالمثلی دارند به این مضمون که «هیچوقت از پتک برای شکستن فندق استفاده نکنید.» بدین معنا که بسیاری از افراد برای انجام کارها از ابزار بسیار دقیق و گران قیمتی استفاده میکنند که ضروری نبوده و راههای سادهتری نیز برای آن وجود دارد. برای مثال در بعضی از مواقع با یک لوپ ساده بسیاری از مشکلات چاپی بر روی فرم قابل شناسایی است که بعضی از افراد برای کشف آنها به سراغ ابزار گران قیمت و پیچیده میروند که به خاطر دشواری کار با آنها از اصل موضوع صرفنظر میشود. اینکه برای انجام هر کاری سادهترین روش کدام است بسیار کارسازبوده و در اکثر مواقع باعث افزایش سرعت کار میشود.
6- رفت و آمدهای غیر ضروری افراد : این نوع ضایعات ریشه در اشکالات ارگونومیک داشته و در انواع حرکات بیموردی که اپراتورها روزانه انجام میدهند نظیر: خم شدن، حرکات کششی، راه رفتن و بلند کردن وسایل مشاهده میشود. این دسته از ضایعات به مسایل ایمنی و سلامتی کارکنان نیز مربوط میشود که در سایه قوانین و آیین نامههای حاکم بر محیطهای صنعتی، مشکل اساسی برای شرکتها به دنبال خواهد داشت. کارهایی که مستلزم حرکات بدنی زیادی است باید بررسی شده و به بهبود آنها به کمک پرسنل چاپخانه اقدام شود. در اغلب موارد چیدمان ضعیف تجهیزات و بخشهای مختلف چاپخانه موجب میشود که فاصله فیزیکی محل عملیات قبلی و بعدی خیلی زیاد باشد و کارگران ناچار بین قسمتهای مختلف در رفت و آمد دائمی باشند.
7- خرابیها: بروز اشکال کیفی در محصول که به دوبارهکاری یا باطله میانجامد هزینههای زیادی را به واحد چاپی تحمیل میکند. از جمله عوامل این هزینهها به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
- بازرسیهای دوباره و چندباره
- زمانبندی دوباره تولید
- هدر رفتن ظرفیت تولید
- بی اعتبار شدن چاپخانه نزد مشتری که مانع ارائه سفارشات بعدی به چاپخانه میشود.
در بسیاری از واحدهای چاپی، هزینه کل ناشی از اشکالات کیفی، درصد قابل ملاحظهای از هزینه کل تولید را شامل میشود. با شرکت دادن کارکنان و بهبود مستمر کارها و روشها، فرصتهای زیادی پیش روی واحد چاپی برای کاستن از اشکالات کیفی قرار خواهد داشت. منابع درست مصرف نشده ، نظیر مرکب اضافه مانده از چاپ یا کاغذ برش خورده اضافه بر مقدار مورد نیاز که دیگر قابل استفاده نیستند، از انواع خرابیها محسوب میشوند.
8- شاید بزرگترین ضایعات، بهره برداری کم از استعداد نیروی انسانی و قدرت تعقل آنها است. اگر مدیران یاد بگیرند که عقیده کارکنان را جویا شده و آَنها را در فعالیتهای حل مسأله مشارکت دهند، از آن چه قادر به انجام آن خواهند بود متعجب خواهند شد. غالباً کارکنان چند ساعتی سر کار میآیند، مهارتهای خود را ارتقا میدهند و انجام کارهایی به آنها محول میشود، ولی به ندرت از آنها خواسته میشود که مغز خود را به کار گیرند. چرا بعضی از شرکتها در حالی که آدمهای با تجربه زیادی در اختیار دارند، تفکر را تنها به دوش یک یا چند مدیر میاندازند ؟
سخن آخر
به هر ترتیب، شناسایی و حذف ضایعات در مرکزیت رویکرد رقابتی قرار دارد. ضایعات در هر جنبهای از کسب و کار ممکن است بروز کند. ضایعات دشمن کسب و کار است. ضایعات هزینهها را بالا میبرد، کیفیت را پایین میآورد، زمان انجام فعالیت را افزایش داده و سرعت پاسخگویی به خواست و نیاز مشتری را کند میکند. ضایعات به هیچ ارزشی منجر نمیشوند. محیط کار به گونهای باید طراحی شود که با ایجاد فضای مناسب افراد را به استفاده از مهارتهای خلاقانه و حذف اشکال مختلف ضایعات در کارهایی که انجام میدهند تشویق کند.
نویسنده : مهندس خدایار صادقی sadeghi@iranprint.com |
سلام و باتشکر از حضور در این وبلاگ
این وبلاگ برای این ایجاد شده که با جمع آوری مطالب بتوان در یک نقطه مطالب متفاوتی را یک شاغل صنعت چاپ باید بداتد را ارائه شود بیشتر از مطالب موجود در پایگاه های اینترنتی دیگر استفاده کرده ام و توجه کردم که نام ناشر هم در ان اورده شود که هم حق مطلب ادا شده و هم خواننده بتواند مطالب مرتبط با هم را در یک نقطه بدست اورد
در حال حاضر چاپخانه های ایران بیشتر به شیوه سنتی بدون برنامه ریزی ، کنترل ، شیوه های رایج اداری و سیستم های معمول مالی اداره میشود در انها تعمیرات و نگهداری لحاظ نمی شود هزینه دیده نشده و عموما چاپخانه دارها سود زیان واقعی خود ا نمیدانند و هزینه های مثل استهلاک و ضایعات را به حساب نیاورده و سود زیان خود را در یک سیستم ناقص و گاها پر هزینه محاسبه میکنند که هم اظلاعات اشتباه به انها می دهد و هم سرمایه شان را هدر میدهد
تلاش براین است که بتوانیم در این وبلاگ روئوس مورد نیاز را اعلام و یادآوری کنیم
باتشکر از توجه تان